شهادت جانگداز امام علی بن محمد الهادی علیه السلام را به همه دلدادگان اهل البیت پیامبر صلی الله علیه وآله تسلیت می گوییم.
ذیلا سخنی از کلمات نورانی آن امام همام را آورده وشرحی را که آیة المکارم شیرازی درباره آن دارند را خدمتتان تقدیم می داریم:
قَالَ الإمَامُ عَلِىِّ النَّقِىِّ علیه السلام:
«مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شرَّهُ».
امام هادى علیه السلام مىفرماید: کسى که شخصیّتش بر او بى ارزش باشد (ارزش براى خودش قائل نباشد) از شرّ او در امان نباش.
شرح حدیث:
یکى از مسائل مهم، مسائل نظام ارزشى در ادیان آسمانى در جوامع بشرى است. در عالم مادّه و در عالم معنویّت، هر چیزى قیمتى دارد و امورى ارزان و امورى با ارزش هستند و طبیعى است اگر انسان چیزى را کمبها تشخیص دهد، به آسانى آن را از دست خواهد داد و اگر پربها تشخیص دهد، به آسانى از دست نمىدهد؛ به عنوان مثال یک گوهر گرانبها در دست کودک، وسیلهاى براى بازى است و در نظر او ارزشى ندارد و به ارزانى آن را از دست مىدهد.
جواهرهاى گرانقیمت و پربها در جهان داراى اسم است و یکى از گوهرهاى نامى دنیا توسّط شخص رهگذرى کشف شد، در حالى که بچّهها با آن در حال بازى بودند و در مقابل چیز بى ارزشى آن رابه دست آورد.
شخصیّت انسان هم همین است، اگر براى آن ارزش قائل باشد به آسانى نمىفروشد. قرآن در این زمینه مىفرماید، در عالم هستى بعد از ذات پاک الهى چیزى گرانقیمتتر از انسان نیست و دلیل آن این است که همه چیز براى انسان خلق شده:
«خَلَقْتُ الأشْیَاءَ لِأجْلِکَ وَ خَلَقْتُکَ لِأجْلِى؛ همه اشیا را براى تو خلق کردم و تو را براى خودم خلق کردم» و بالاترین مخلوقات خدا (فرشتگان) بر انسان سجده کردند «فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛ پس همه ملائکه بر آدم سجده کردند»، از این جا قیمت و ارزش انسان روشن مىشود. علاوه بر این تمام اشیا براى انسان مسخّر شدهاند؛ یعنى همه آنها براى انسان کار مىکنند که نشان دهنده مقام انسان است.
حال اگر گوهر نفس را بشناسیم آن را در مقابل شهوات زودگذر و مقامات بىارزش دنیایى نمىفروشیم، ولى اگر ارزش خود را نشناسیم، شخصیّت خود را مىفروشیم و از شرّ چنین انسانى باید ترسید، زیرا با مبلغ ناچیزى انسان مىکُشد، چرا که ارزشى براى خود قائل نیست.
حال در مقابل «مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» که در روایت آمده «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» چگونه است؟
جواب این سؤال را مولا على علیه السلام در سه جمله بیان مىفرمایند:
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، با شهوات او را کوچک نمىکند.
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُهُ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، شهوات در مقابل او کوچک است.
- مَنْ کَرُمَتْ نَفْسُهُ صَغُرَتْ الدُّنْیَا فِى عَیْنِهِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، دنیا در نظر او کوچک است[1].
[1] - مشکات هدایت، ص: 74 ،اثر حضرت آیة الله مکارک شیرازی دام عزه
www.hajfathi.ir
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است.
از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که فرمود:
ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است که فرمود:
هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود :
رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود:
ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مىگویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت کرده است که می گفت:
در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود : آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم: نه والله اى فرزند رسول خدا.
فرمود : آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمىداند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم: یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟
فرمود: اى سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند. بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد:
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
اعمال مشترک ماه مبارک رجب
بسم الله الرحمن الرحیم
منتخبان مردم البرز
برادران گرامی
جناب آقای عسکری و جناب آقای حدادی
انتخاب شایسته شما عزیزان را به عنوان نمایندگان مردم البرز در مجلس شورای اسلامی تبریک می گویم.
اکنون که به فضل الهی عرصه خدمت گسترده ای به روی شما باز شده است، بهره مندی از این فرصت برای ارتقای استان در زمینه های گوناگون با برنامه ریزی و پیگیری و استفاده از ظرفیت های نیروی انسانی استانی درمجموعه های استان و مجاهدت در عرصه قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین، شکرانه این نعمت محسوب می گردد.
دعای خیر اینجانب همیشه برای توفیقتان خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد علی فتحی
دبیر بیناد بین المللی غدیر استان البرز
5 اسفند 98
پروفسور هانری کربن، محقق، فیلسوف و شرقشناس معروف فرانسوی
وی درباره نهجالبلاغه این طور بیان میکند: بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام(ص)، نهجالبلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت به طور کلی، این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیع محدود نیست، بلکه تفکر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد. از اینرو باید نهجالبلاغه را از مهمترین سرچشمههایی به شمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند[1].
جرج جرداق، نویسنده و ادیب
وی که به اعتراف خود بیش از ۲۰۰ بار کتاب نهجالبلاغه را خوانده و در آن اندیشیده است، در مجموعه شش جلدی که در وصف امیرالمومنین(ع) به نام «الامام علی، صوت العدالة الانسانیة» به رشته تحریر درآورده، مینویسد: آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهجالبلاغه رفتهاید؟ نهجالبلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی- هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت. سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت.
سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان، چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند، همچنان که حرارت با آتش و نور با خورشید و هوا با هوا یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، همچون موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفته باشد، نمیتواند به شمار آید.
نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا و پارهای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: بیانی است فروتر از کلام خداوند و فراتر از گفتار بشری[2] .
کرنیکو، استاد انگلیسی ادبیات در دانشگاه علیگر هند
وی میگوید: قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهجالبلاغه؛ آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ(یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد[3]؟
استاد امین نخله، اندیشمند و روزنامهنگار لبنانی
وی در جواب شخصی که از او خواسته بود تا یکصد جمله از نهجالبلاغه را برایش انتخاب کند، مینویسد: به خدا قسم نمیدانم که چگونه از میان صدها کلمه گهربار،صد کلمه آن را انتخاب کنم! من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجزم، زیرا این کار درست به این میماند که دانه یاقوتی را از کنار دانههای دیگر بردارم. به هر حال، این کار را کردم، در حالی که دستم یاقوتهای درخشنده را زیر و رو میکرد و چشمانم از پرتو نور آنها خیره میشد. نمیتوانی باور کنی که به علت تحیر و سرگردانی که در انتخاب هر یک از این کلمهها داشتم، با چه مشکلی هر کلمهای را از این معدن بلاغت بیرون آوردم[4].
وی در جای دیگر تاکید میکند: هر گاه کسی بخواهد بیماری نفس خود را درمان کند، باید به گفتار امام در نهجالبلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد[5].