دبیر بنیاد بین المللی غدیر استان البرز با امام جمعه و رئیس بنیاد غدیر شهر چهارباغ دیدار کرد.
در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین فتحی ضمن تشریح فعالیتهای بنیاد غدیر بر لزوم فعالیت های غدیر در چهارباغ و استفاده از پتانسیل جوانان منطقه تأکید کرد و گفت:
اگر مسأله ولایت در بین اقشار مختلف به درستی تبیین شود شاهد تحقق عدالت اسلامی با محوریت ولی خدا خواهیم بود.
بنیاد غدیر به دنبال معرفی اسوه حقیقی انسانیت یعنی امیر المؤمنین علیه السلام برای آحاد مردم است تا با تأسی به ایشان زندگی متعالی را در پیش بگیرند.
در ضمن پیشنهاداتی در خصوص انجام برنامه های آموزشی، علمی، تبلیغی ارائه شد.
در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین محمدی امام جمعه چهارباغ بر منحصر نبودن فعالیت بنیاد غدیر در ایام عید غدیر تأکید کرد و آمادگی خود را برای فعالیت گسترده در زمینه غدیر و ولایت اعلام نمودند.
در این صفحه مقالات اندیشمندان مختلف در یک جا جمع آوری شده است که با کلیک روی عناوین دانلود کنید.
این صفحه بروز رسانی می شود...
عبدالعزیز ساچادینا:
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، غدیر در سیره ائمه معصومین و در لسان نبی مکرم اسلام از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است به طوری که رسول خدا از آن به عیدالله اکبر یاد کرده اند. برای تبیین جایگاه غدیر و کارکردهای آن با عبدالعزیر ساچادینا استاد دانشگاه ویرجینیا گفتگو کردیم. وی در این گفتگو از ولایت و نبوت به عنوان دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت در اسلام یاد کرد و این دو را راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی خواند. وی معتقد است ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایدهآل عدالت در زمین است.
عبدالعزیز عبدالحسین ساچادینا اسلام شناس هندی تبار شیعی، استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیای آمریکا و نویسنده مدخلهایی مربوط به مهدویت در برخی دایرةالمعارفها است. او همچنین مشاوره در تدوین قانون اساسی عراق پس از سقوط حکومت بعثی این کشور را در کارنامه خود دارد.
ساچادینا، مدرک دکتری خود را از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته مطالعات اسلامی دریافت کرد. وی از سال ۱۹۷۵ کرسی تدریس در دانشگاه ویرجینیا آمریکا را در اختیار گرفت. ساچادینا در زمینههای اسلام شناسی، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام و... تحقیق و تدریس کرده است. مهمترین آثار وی «موعودگرایی در اسلام؛ ایده مهدی در تشیع دوازده امامی»، «جاودانگی شهادت امام حسین(ع)»، «تنها قانونگذار در شیعه دوازده امامی؛ صلاحیت گسترده فقیه در فقه امامی»، «مبانی همزیستی اجتماعی در اسلام»، «حقوق بشر و برخورد فرهنگها؛ دیدگاه اسلام و غرب در آزادی مذهبی» و «ریشههای اسلامی پلورالیزم دموکراتیک» است.
ما در اسلام چند واقعه مهم داریم. بعثت، غدیر، عاشورا و ظهور چهار روز مهم که هر کدام نقطه عطف تاریخی است. جایگاه غدیر در این روند تاریخی چیست و چه شأن و مقامی دارد؟
غدیر مثل بعثت برههای حساس و تعیین کننده در تاریخ اسلام است. در حالی که بعث آغاز ماموریت الهی پیامبر را نشان میدهد، غدیر نشان دهنده تداوم این ماموریت است. در هر دو برهه، انتخاب و معرفی رهبر شامل مسائل مهمی مرتبط با رهبری اسلام و ماموریت آتی امت اسلامی است.
هم نبوت و هم ولایت دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت و حقانیت در اسلام است و به عنوان اصول و بنیانهایی به شمار میروند که حادثه بزرگ عاشورا را رقم زدند و راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی به شمار میروند. از این رو غدیر هم تداوم مسیر نبوت است و هم در جریان شهادت امام حسین در کربلا به حداعلای خود میرسد. غیرممکن است بتوان معنای کربلا را بدون درک معانی و اهداف والای پیامبر و ولایت در اسلام درک کرد.
نظریه امامت و غدیر در تشیع در طول تاریخ چه کارکردهایی را برای شیعیان داشته است؟
بدون فهم دو واقعه مهم تاریخ اسلام، یعنی بعثت و غدیر، غیرممکن است که بتوان شیعه را درک کرد و یا تصوری از شیعه داشت. شیعه در واقع راهی بود که خود را متعهد به چالش کشیدن بیعدالتی و اشتباهات نیروهای سیاسی و قبیلهای جامعه عربی در قرن هفتم میدانست.
بدون تردید ظهور شیعه به عنوان واکنشی مخالف علیه هژمونی وبرتری جویی قبایل عرب بود و در طول تاریخ به عنوان جایگزین مخالف در مقابل سرکوب و ظلم بنی امیه، عباسیان و دیگر نیروهای سیاسی توانست خود را نشان دهد. غدیر در واقع به عنوان نیروی اخلاقی بخشی از مردم خود را نشان داد که معتقد به لزوم صلاحیت برای رهبری امت اسلامی است. این ویژگی در واقع نشان دهنده قدرت منحصر به فرد تعالیم شیعه بود.
اثر باور به غدیر چه تاثیری بر فقه شیعه گذاشت و این مسئله در تفاوت با فقه اهل سنت چگونه قابل توضیح است؟
پویایی و پیشرفت فقه ( فقه تفسیری) مبتنی بر پذیرش و مشروعیت عقل به عنوان ابزاری بسیار مهم برای فهم و کاربرد وحی است. اما عقل خودش به تنهایی نمیتواند اهداف و حقایق اصلی را از طریق مطالعه منابع مذهبی و قوانین وحی کشف و بهرهبرداری کند.
از سوی دیگر ولایت با اتکا به صلاحیت و ویژگی لازم برای نقش رهبری بنیانگذاری شد و هیچکدام از اعضای خاندان بنی هاشم صلاحیت لازم را برای برعهده گرفتن رهبری و ولایت نداشتند، اما امام علی به لحاظ مذهبی و ویژگیهای اخلاقی در میان اطرافیان و پیروان نخستین پیامبر سرآمد بود و او بیشتر مورد توجه پیامبر اسلام برای آموزههای دینی در میان امت اسلامی قرار میگرفت.
بنابراین غدیر از ابتدا حقانیت و مشروعیت لازم را برای انسان کامل و در واقع برای تبدیل شدن به شخصیتی اخلاقی و حقوقی در اسلام فراهم آورد. این هسته مرکزی و هدف اصلی فقه بود که اهل بیت به همراهان و افراد هوشیار و بطور کلی جامعه اسلامی آموختند و صلاحیت این آموزهها براساس توجه و دقت عمل در آموزههای امامان بود. همچنین مشروعیت این آموزهها با توجه به تلاش برای حفظ شخصیتی قابل توجه برای بسط آموزههای دینی و اصول اخلاقی قابل اعتماد برای بهبود شرایط جامعه میباشد.
اهل سنت و جماعت برای کشف و بازتولید مسائلی فقهی جدید نیاز به اجماع اندیشمندان دارد، اما مشکل این اجماع آن است که هیچ تضمینی وجود ندارد که جماعت به اشتباه نرود و در واقع از حقیقت دور نشود. تاریخ هم نشان داده که فقهای اهل سنت در مواردی در برابر قوانین و تصمیمات جدیدی که ممکن است با حقایق قرآن هم در تضاد بوده، اما سازش کرده و کوتاه آمدهاند.
آیا مسئله غدیر اساساً امری فلسفی است؟ چه لزومی دارد ما در مورد فلسفه غدیر سخن بگوییم؛ در این صورت به نظر شما چه فلسفه ای در ورای طرح اندیشه غدیر وجود دارد؟
غدیر برای ما بنیانهای فلسفه تحلیلی را فراهم میکند. فرایندی در فلسفه که بر وجود استوار است و این ماهیت دینامیک وجود باید بر شرح فلسفی جامع و فراگیر هر واقعیتی متمرکز باشد و ما در این واقعیت قرار داریم.
حتی اگر ما جهان و خودمان را به عنوان فرایندی در حال تغییر در نظر بگیریم، برخی واقعیتها مثل غدیر، ویژگیهای پویا برای صلاحیتهای یک رهبر را به فرد محقق نشان میدهند و این بدان معناست که این دینامیکها ما را به بهتر شدن از آن چه امروز هستیم، معطوف میکند که البته این مسیر بر حقایقی که ما در مورد ولایت امام علی درک میکنیم و راههایی که در علوم معقول تفسیر میشود، قرار دارند.
براساس علوم معقول، ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایدهآل عدالت در زمین است. همچنین براساس علوم الهی، ولایت غدیر به انتظار ظهور مهدی خواهد رسید و حضرت مهدی کسی است که با بدست گرفتن ولایت امام علی حاکمیت عدالت و برابری را در زمین برقرار خواهد کرد.
چه مقاومت هایی در طول تاریخ بر علیه فلسفه غدیر به وجود آمده و با چه هدفی بوده است؟
تاریخ اسلام پر است از کشمکش و تلاش برای استقرار عدالت و برابری در جهان، اگرچه حالا نیازی نیست که به جزئیات این رویدادها بپردازیم. فقط کافی است به این موضوع توجه شود که امت اسلامی غدیر را مورد پذیرش قرار داده است، پس آن چیزی که بعدها به شکلگیری جنبشهای اسلامی و کشمکشها منجر شد، تلاش برای استقرار عدالت و برابری بوده است و تا به امروز هنوز امت اسلامی نتوانسته آن چه را که ولایت امام علی در روز غدیر اعلام کرد، برقرار کند.
جایگاه غدیر در اندیشه سیاسی تشیع چیست؟ بر اساس فلسفه تاریخ شیعی چه غایتی برای این جهان قابل تصور است و چه قرینه هایی در این مورد در قرآن وجود دارد؟
جهانبینی که در قرآن به آن توجه شده، براساس ولایت الله است که بر اطاعت و تبعیت بندگان از قدرت و اقتدار خداوند در جهان استوار است. همین ولایت به پیامبر اسلام و سپس در روز غدیر به امام علی تفویض شد. این ولایت اساس اندیشه سیاسی اسلام است که در واقع بنیان اندیشه سیاسی شیعه امامیه نیز به شمار میرود. اگر غدیر را از تاریخ اسلام حذف کنیم، پس از قرآن چه باقی خواهد ماند؟ قرآن تنها سند دینی است که ویژگیهای رهبر واجد شرایط جامعه را بیان کرده است.
در داستان حضرت ابراهیم، خداوند به صراحت اعلام میکند که امامت به افراد ظالم نمیرسد، حتی اگر در میان خاندان پیامبر باشد. امروزه از قرار معلوم، صحنه سیاست جهانی مشکل فقدان رهبر شایسته را در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا در مجالس پارلمانی و یا در سیستمهای پادشاهی نشان میدهد. چه کسی میتواند رهبر باشد؟ چه کسی میتواند در حقیقت وعده استقرار عدالت را در جهان اعلام کند؟
تحولات جهان می تواند به نوعی منسوخ شدن نظریه هایی مانند پایان تاریخ را نشان دهد، به نظر شما اندیشه غدیر پتانسیل فراگیر شدن در این عالم را دارد و مردم جهان در شرایط کنونی تا چه حد پذیرای این اندیشه هستند؟
چارچوب فکری غدیر بسیار فراگیر و جهانی است و هرکسی با اندک فهمی از سیاست جهان امروز به خوبی میتواند مشروعیت برخی مفاهیم بینالمللی فعلی از جمله حقوق بشر و یا نظم سیاسی کنونی نظام بینالملل را زیر سوال ببرد. غدیر نشان میدهد که در نهایت بشریت باید با توجه به دیدگاه الهی به رهنمونهای دینی و الهی برای نظم سیاسی توجه کند. نگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی که در نظام بینالملل تا به امروز حضور داشتهاند نشان میدهد که مسیر نهایی این مکاتب به بدبختی و فلاکت جامعه جهانی منجر شده است.
غدیر به وضوح اعلام میکند که فقط خدا میداند که چه کسی شایستگی برعهده گرفتن امانت الهی یعنی ولایت را خواهد داشت. سازمان ملل در برقراری صلح در جهان شکست خورده است و قدرتهای بزرگ در حال عرض اندام و در تلاش برای افزایش قدرت خود میباشند. پس چه کسی بدنبال عدالت و حقانیت است و چه کسی برای این عدالت تلاش میکند؟ بیشتر کشورهای اسلامی در شعارهای خود اعلام میکنند که تنها راه حل اسلام است، اما از کجا معلوم که برخی رهبران کشورها و یا سیاستمداران و یا رهبران دینی در سراسر جهان از راهحلهای اعلام شده در قرآن سواستفاده نکنند؟ آیا ما میتوانیم جهانی بدون اهداف و معانی مرتبط با غدیر را اداره کنیم؟
همه میدانند تا زمانیکه سیاستهای غیراخلاقی در جهان ادامه داشته باشد، مردم جهان متحمل درد و رنج خواهند بود. لذا پیام غدیر بر رسیدن به سیاستی اخلاقمدار و بر بنیانهای التزام به بهبود شرایط زندگی انسانی است. به ویژه زندگی کسانی که تحت نظامهای نژادپرستانه، ایدئولوژیهای سرکوبگر و ساختارهای اقتصادی نامتعادل دچار خسران و رنج میباشند. الان باید به پیام غدیر باردیگر اشاره کنیم: فقط یک فرد واجد شرایط میتواند ولایت الهی را بدست گیرد.
منبع: مهر
غدیر پدیده بزرگی برای اسلام و امت اسلامی است. تحلیل این پدیده و عید بزرگ به درستی بر اساس منطق دینی و اسلام چندان انجام نشده است و آنچه ارائه شده بخشی از این پدیده بزرگ است.
میتوان در تحلیل این پدیده بیان کرد که غدیر دارای سه بخش کالبد، روح و کارکرد است.
حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی
اول: کالبد غدیر
کالبد غدیر همان است که امروز در میان ما مطرح است شامل 1. نمای تاریخی غدیر که از لحظه اقدام تاریخی پیامبر(ص) در غدیر خم شروع میشود و امتدادهای تاریخی توجه به غدیر و پدیدههای تاریخی منبعث از آن را در بر میگیرد. ۲. آداب و احکام غدیر 3. شعارهای معطوف به غدیر.
آنچه که نمای بیرونی غدیر است از آن به جسم و کالبد غدیر یاد میشود. کالبد غدیر همان نما، ظاهر و قالب بیرونی است که در بستر تاریخ با سه لایه وقایعی، آدابی و شعاری خودنمایی میکند.
دوم: روح غدیر
روح غدیر ، جهانی پر از جریان فکری، دریایی مواج از بینش و جهان بینی و مدرسهای با منطقهای ویژه است.
خصایص ویژهای که غدیر دارا است بخشی از روح غدیر را شکل میدهد. معنای واقعی امامت، ولایت و عرفان نهفته در غدیر، همه مربوط به روز غدیر است.
غدیر از ارتباط انسان و خدا لطیفترین، آرامش بخشترین و فراگیرترین تعریف را ارائه میکند. آیات قرآنی درباره وصایت و امامت به طور عمده به روح غدیر نظر دارد که در ورای کالبد آن است و تا زمانی که تحقق پیدا نکند غدیر جایگاه، معنا و عینیت خود را در جامعه به دست نمیآورد.
سوم: کارکردهای غدیر
همان اندازه که روح غدیر بزرگ است کارکردهای غدیر تمامنشدنی و بزرگ است. غدیر کارکردهای استثنایی دارد. کارکردهای غدیر در اندازهها و دایرههای کوچک نمیگنجد. کارکردهای غدیر صنفی نیست؛ جالب است که کارکردهای غدیر از دایره معتقدان به غدیر یعنی شیعه فراتر میرود و جوامع مختلف را سعی میکند زیر پوشش کارکردهای آرامشبخش، معنابخش و معنویتبخش خود قرار بدهد.
کارکردهای غدیر را میتوان در سه سطح شیعی، امت اسلامی و سطح جهانی تنظیم کرد. غدیر در قبال شیعه، نقشی بنیانساز اعتقاداتساز، اخلاقساز، وحدتساز ، آرمانساز، جامعهساز و سیستمساز دارد.
کارکرد غدیر نسبت به جهان اسلام
غدیر کنترلکنندهترین و نظمبخشترین عنصر در طول تاریخ نسبت به مسلمانان بوده و بیشترین نقش را در انسجامبخشی به روابط مسلمانان و ایجاد بسترهای معطوف به وحدت از خود بروز داده است. اگر ما اتباع غدیر در طول تاریخ تلاش بیشتری را به انجام میرساندیم تا کارکردهای متنوع، متعدد و به طور کامل وحدتآفرین غدیر به جامعه کلان اسلامی سرریز شود(آنگونه که امامان چنین می کردند) میتوانستیم نقشی زیباتر و کارآمدتر را در حل مشکلات مناسبات در جامعه اسلامی ارائه کنیم و وحدت بین مذاهب را به صورتی شفافتر و با حرکتی آهنگینتر، متوازنتر و ماناتر به منصه ظهور برسانیم و زیباییهای غدیر را در عرصه اجتماع و در امتداد محاسن اهل بیت(ع) خلق کنیم.
ما اتباع غدیر کارکردهای بی چشم داشت غدیری را به جامعه بزرگ جهان اسلامی ـ آنگونه که امامان ارزانی میداشتند ـ باید ارزانی بداریم.
غدیر در تفرقه امت نه تنها کوشش نکرده است بلکه بیشترین کوشش برای وحدت، همگرایی و عبور امت از بحرانهای خانمان برانداز از خود بروز داده است. غدیر قوامبخشترین عنصر پیدا و پنهان در تاریخ نسبت به جامعه اسلامی چه شیعه و چه سنی بوده است. اگر تحلیل واقعگرایانه در این زمینه صورت گیرد به دست میآید که رفتارهای امامان به صورت اجتماعی بسترهای تداوم جامعه اسلامی را شکل دادهاند.
اگر حرکت و کارکردهای غدیر را از تاریخ اسلامی بگیرند امروزه چه بسا تاریخ اسلام وضعیتی پرمخاطره میداشت و مسیر تاریخ به سمتوسوهای وحشتناک به پیش میرفت. غدیر کنترلکننده اوضاع و نظم بخشترین عنصر در طول تاریخ نسبت به مسلمانان بوده است.
غدیر از حیث کارکردی در طول تاریخ بسیاری از مسیرها را تعدیل و تصحیح کرده و به امت اسلامی آرامش داده است.
اگر در این زمینه تحقیقی صورت بگیرد این نتیجه حاصل میشود که غدیر دارای انعکاسهای اجتماعی بسیار خوبی در جامعه اسلامی بوده است.
وحدتخواهی ویژگی وصفناپذیر غدیر است. با تحلیل محتوا گرایانه نسبت به غدیر و با تحلیل رفتار خط اول غدیر یعنی امامان به دست میآید که محال است غدیر این وصف را از خود دور کند چه برسد که عامل تفرقه شود. غدیر نسبت به جامعه بشری هوشمندانه در قرنهای اولیه بنای انسانی فراگیر را پی گرفته است.
غدیر به سمت ترویج آزادیخواهی مانند محکومسازی حمله به مظلوم و عبور از خط قرمزهای انسانی حرفهای بسیار و عمیق دارد. غدیر سه سطح اجتماعی جامعه شیعی جامعه اسلامی جامعه بشری را درمینوردد. بر این اساس محصور کردن غدیراز نظر کارکردی در فضای شیعی خلاف تواناییها و فلسفه غدیر است و حتی محصور کردن پیامهای آن در جامعه اسلامی حرکتی برخلاف عمق فلسفه نهفته در غدیر است.
کسانی که تنها به کالبد غدیر توجه میکنند و به امور ظاهری و قالبی غدیر توجه دارند ولی از روح و کارکردهای غدیر غافل هستند آنها لاجرم کارشان به محصورسازی و زندانیسازی غدیر در فضاهای تنگ محیطی و جغرافیایی و صنفی میرسد.
حتی برخی اوقات نقش منفی کاذب که با غدیر و فلسفه آن سازگار نیست به غدیر میدهند. کسانی که از غدیر اسباب و زمینههای تفرقه بین امت را فراهم میکنند در حقیقت در برابر غدیر ایستادهاند و آنها نقششان نسبت به غدیر و کارکردهای غدیر شکننده، خطرناک و بسیار تأسفبار است در حالی که باید در نظر داشت غدیرآمده تا ارزش افزوده ایجاد کند.
لازم است در سه مسیر شناخت قالبها، منطق حاکم در غدیر و روح نهفته در آن و کارکردهای غدیر فعالیت کرد. کارکردهای غدیر باید در قالبهای تاریخی، وصفی، توصیفی، هنجاری و نظریهای بر اساس روح حاکم بر غدیر و فرآوردههای حاصل از مطالعات توصیفی نسبت به غدیر مشاهده شود.
منبع: فارس
غدیر پشتوانه فرهنگی- اخلاقی ما
مهراب صادقنیا
عید غدیر، به عنوان یک روز خاصّ در تقویم دینی ما که همهساله با شکوهی فراوان که همواره رو به فزونی است گرامی داشته میشود، حکایت دیگری دارد. این روز مجموعهای از کنشهای فردی و گروهی را تولید کرده و نیز شماری از مناسبات را ایجاد کرده است که شایسته است در نگاهی جامعهشناختی مطالعه شوند.
تردیدی در این نیست که غدیر، دستکم، برای بخش عظیمی از مسلمانان بزرگترین عید دینی به شمار میآید. روزی فرخنده که همواره در تقویم دینی ما از درخشندگی فروانی برخوردار است و جامعهی ما را سرشار از احساس شادمانی و سرور مقدس میکند. حکایت این روزهای کوچههای شهرهای ما، چراغانی مردمخیزی است که از دلدادگی عمیق آنان به این روز و معنای تاریخی و اعتقادی آن روایت میکند. شکوه این روز همواره دستمایه شعر و ادبیات و هنر و نیز پژوهشهای علمی، دینی، عرفانی و فلسفی نیز بوده است. این را حجم انبوده آثار و نوشتههایی که در این زمینه وجود دارد به خوبی نشان میهد. ادبیات فربه غذیر تا بدان پایه است که به سختی میتوان سخنی نو گفت و صفحهای نو نوشت.
با این حال، این بدان بدان معنا نیست که جامعهی دینی ما توانسته است به شایستگی از این داشتهی ارزشمند خود، برای رسیدن به کمال اخلاقی و معنوی خود بهره بگیرد. بلکه برعکس، گاهی از توان عمیق و کارکرد سترگ این روز برای افزایش چگالی اخلاقی جامعه و نیز گرایش به بهباشی رفتاری و به دنبال آن انسجام اجتماعی چشم برگرفته شده است. توجه فروان به بعد تاریخی این روز و چشم بستن بر ابعاد فرهنگی اجتماعی آن سبب شده است که گاه در ارزشهای غیرتاریخی غدیر تردید شود. در این چند سطر که از پیشگاه چشمان شما خواهد گذشت، نویسنده مایل است به نقشی که عید غذیر میتواند در افزایش تراکم اخلاقی جامعه ایفا کند بپردازد. امید که این سرمایه باشکوه به انسجام اجتماعی جامعهی ما کمک کند.
غدیر (صرفاً) یک روز در تاریخ نیست
جامعهشناسان تاریخی معتقدند مهمترین فایدهی مطالعات اجتماعی رخدادهای تاریخی، کمک به فهم بهتر جهان امروز و بهبود آن است[1]. و نیز تاریخپژوهان در اهمیت و کارکرد بررسیهای تاریخی میگویند.
غدیر را گاه می توان یک واقعهی تاریخی که در یک روز مشخص از سالی معیّن اتفاق افتاده است در نظر گرفت و گاه می توان آن را به عنوان یک روز مکرّر در تقویمی ملی و دینی به شمار آورد. غدیر در معنای نخست و به عنوان یک واقعه درگذشته، از دیرباز با رویکردهای مختلف تاریخی مطالعه شده است. این حقیقتی است که ادبیات انبوه بررسی های دانشمندان شیعه و سنی آن را تأیید میکند. اما عید غدیر، به عنوان یک روز خاصّ در تقویم دینی ما که همهساله با شکوهی فراوان که همواره رو به فزونی است گرامی داشته میشود، حکایت دیگری دارد. این روز مجموعهای از کنشهای فردی و گروهی را تولید کرده و نیز شماری از مناسبات را ایجاد کرده است که شایسته است در نگاهی جامعهشناختی مطالعه شوند.
در آستانهی این روز با شکوه، مردم کوچه و خیابان و نیز مساجد و هیئتها، (گاه) بیتوجه به بعد تاریخی این روز، خود را برای برگزاری آئینهای ویژهی این روز آماده میکنند. چراغانیها، آذینبندیها، مدیحهخوانیها، گرد هم آمدنها، شادباش گفتنها، آشتیکردنها و وصلهای پس از هجر، دید و بازدیدها، و … مجموعهای از کنشهایی است که مردم جامعهی ما در آستانهی این روز انجام میدهند. این اتفاقات تاریخی نیستند؛ اینها رویّههایی فرهنگی اند که کارکردهای فرهنگی و اجتماعی خاص خود را دارند و میتوانند به بهباشی وضعیت اخلاقی و اجتماعی ما کمک کنند. بی تردید این بعد از غدیر، موضوعی قابل مطالعه برای جامعهشناسان به شمار میآیند.
خوانشی دُرکیمی از غدیر
معروفترین دیدگاه درکیم، جامعه شناس کارکردگرای[2] فرانسوی، این است که آیینهای مذهبی از طریق تحمیل انضباط بر نفس و قدرت خویشتنداری، انسانها را برای زندگی اجتماعی آماده میسازد[3] و بدینوسیله فرآیند "اجتماعی شدن[4]" آنان کامل میگردد. در این رویکرد تشریفات مذهبی مردم را گرد هم میآورد و پیوندهای مشترکشان را دوباره تصدیق میکند و در نتیجه، همبستگی اجتماعی را تحکیم میبخشد[5]. کارکردگرایان معتقدند که اجرای آئینهای مذهبی پسداشتههای (میراث) اجتماعی گروه را پایداری بخشیده و همواره زنده نگه میدارد. و بدینوسیله ارزشهای پایدار آن را به نسلهای آینده انتقال میدهد. در نهایت، مهمترین کارکردهای آئینهای دینی آن است که با برانگیختن احساس خوشبختی در مؤمنان و احساس اطمینان به حقانیت ضروری جهان ازشهای اخلاقی، که خود جزئی از آنند، با احساس ناکامی و فقدان ایمان در آنها مقابله میکند و به افزایش حس اخلاق دوستی گرایش به بهباشی اخلاقی آنان کمک میکند.
بر اساس این دیدگاه، آئینهای دینی میتوانند کارکردی مؤثر در زمینهی پایایی نظام اخلاقی جامعه داشته باشند. توجه به این آئینها و تلاش برای هر چه باشکوهتر برگزار شدن آنها در واقع تلاشی است برای پایداری هر چه بیشتر اخلاق و تقویت توافق گروهی بر ارزشهای اخلاقی. آئینی دینی در حقیقت دامنهی نفوذ معتقدات اخلاقی جمعی را تقویت کرده و شعور جمعی[6] را چنان بیدار میکند که افراد را در برابر ارزشهای اخلاقی جامعه اطاعتپذیرتر میکند. گردهمآیی افراد گروه در آئینهای مذهبی همواره به وزنهی بازدارندگی اجتماعی خواهد افزود و انضباط را افزایش خواهد داد.
اگر روز عید غدیر را اینگونه ببینیم، آنگاه به نگاهی متفاوت و تا اندازهای غیر تاریخی باستانشناسانه به غدیر خواهیم دست خواهیم زد. از دیرباز در فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان، عید غدیر پاس داشته میشده است و آئینهای شکوهمندی برگزار میشده است. دید و بازدید، عیدی دادن و ستاندن، دیدار با سادات، نظافت، برگزاری آئین های ازدواج، برگزاری مجالس مذهبی، کنارگذاشتن کدورتها، ابراز شادمانی، و … از جمله آئین هایی هستند که در این روز برگزار می شوند. در کنار آنها، این روز فرصتی شادمانه برای گِرد هم آمدن و انجام رفتار مشترک بوجود میآورد. بی تردید این آئینها برای جامعهی ما کارکردهای مثبتی به همراه دارد. کارکردهایی که در نهایت به حفظ انسجام اجتماعی و افزایش توافق عمومی بر ارزش های اخلاقی خواهد انجامید.
کارکردهای فرهنگی و اجتماعی غدیر
این کوته نوشته بنا ندارد که همهی کارکردهای غدیر را بازگوید. ولی به اجمال می تواند به این موارد اشاره کند:
۱. گردهم آوردن مردم در زمانی مشخص و حفظ شبکهی ارتباطی و همکاری آنها ، یکی از مهم ترین کارکردهای مراسم آیینی غدیر به شمار می آید. این رخداد در نهایت به یکپارچه سازی جامعه و اعتبار بخشی به نظم موجود و در نهایت، ثبات اجتماعی کمک میکند. بویژه آن که یکی از آداب معروف این روز برقرار پیوندها اخوّت است. این پیمان سبب می شود که افراد جامعه در یکی از عمیقترین و نیز مؤثرترین پیوندهای گروهی قرار گیرند و از دو فرد بیگانه به برادر تبدیل گردند. روشن است که این پدیده سبب افزایش چسب اجتماعی شده و گرایش افراد را به گروه دینی و اجتماعی خود افزایش می دهد.
۲. حضور مردم در این آئین موجب فراهم آوردن زمینه تقویت و تأیید دوباره پایبندی جامعه به یک رشته ارزش ها و باورداشت های خاص که ممکن است فراموش و یا کم رنگ شده باشند، خواهد شد. البته غدیر، خود، از مجموعه ای از ارزشهای متعالی دینی و اخلاقی برخاسته است، آنقدر که در ادبیات دینی اکمال دین خوانده میشود، و تکریم غدیر، خود به خود، تکریم آن ارزشهاست؛ با این همه آئین های عیدانهی این روز به تقویت و تأکید دوباره بر ارزش های اجتماعی می انجامد.
۳. گرد هم آمدن ها و برپایی مجالس شادی برای غدیر به حمایت های روانی و کاهش اضطراب ، ترس و دلهره در میان اعضای جامعه شیعی خواهد انجامید. افراد جامعه با مشاهده ی عواطف مشترک همدیگر به وجود عینی و واقعی خود و نیز اهمیت نقش خود پی خواهند برد.
۴. تعمیق توافق های جمعی که حاصل شرکت در مجالس عمومی و گروهی است، در نهایت به کاهش کشمکش های اجتماعی در بین اعضای جامعه خواهد انجامید.
۵. آئین های عید غدیر به تحکیم نظارت اجتماعی بر رفتار افراد گروه خواهد انجامید و در نهایت به تقویت دگر کنترلی منجر خواهد شد.
۶. انتقال غیر مستقیم ارزش ها و آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر در جریان برگزاری آئین ها از دیگر کارکردهای آئین های دینی غدیر است.
۷. یکی دیگر از کارکردهای بسیار مهم مراسم آیینی عموماً و آئین غدیر به صورت خاص، ایجاد تعادل اخلاقی در سطح جامعه است. چه بسیار دشواری ها گسست های اجتماعی که به وسیله ی شرکت در آئین های دینی برطرف شده و به انسجام و تعادل اجتماعی انجامیده است.
امام خمینی قدس سره:
روز قدس، یک روز جهانی است، روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت هائی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، در مقابل ابرقدرت هاست، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد.
متعهدین این روز را روز قدس می دانند و عمل می کنند به آنچه باید بکنند و منافقین،آنهائی که با ابرقدرت ها در زیر پرده آشنائی دارند و با اسرائیل دوستی، در این روز بی تفاوت هستند یا ملت ها را نمی گذارند که تظاهر کنند.
روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت های مستضعف معلوم شود. باید ملت های مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین، باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جرثومه های فساد را به زباله دان ها بریزند.
روز قدس، روزی است که باید این دنباله روهای رژیم سابق در ایران و آن توطئه چین ها ی رژیم فاسد و ابرقدرت ها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند، روزی است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم و برادران لبنانی را از این فشارها نجات بدهیم، روزی است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم، روزی است که باید جامعه مسلمین، همه، اظهار وجود بکنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها، به این تفاله هائی که مانده است از آنها، چه در ایران و چه در سایر جاها. روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با آمریکا و عمال آمریکا روابط دارند، هشدار داد، هشدار به اینکه، اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد.
ما به آنها مهلت دادیم و با آنها با ملایمت رفتار کردیم که شاید دست از شیطنت بردارند و اگر دست بر ندارند کلمه آخر را خواهیم گفت و خواهیم به آنها فهماند که دیگر رژیم سابق قابل برگشتن نیست و دیگر آمریکا نمی تواند به اینجا حکومت کند و دیگر سایر ابرقدرت ها نمی توانند در این مملکت حکومت کنند.
روز قدس، روزی است که باید به همه ابرقدرت ها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید. اسرائیل،دشمن بشریت، دشمن انسان، که هر روز غائله ایجاد می کند و برادرهای ما را در جنوب لبنان به آتش کشد، باید بداند که دیگر ارباب های اورنگی ندارند در دنیا و باید انزوا اختیار کنند، طمع ها را از ایران باید قطع کنند، دست آنها باید از همه ممالک اسلامی قطع شود،عمال آن در همه ممالک اسلامی باید کنار بروند.
روز قدس، روز اعلام یک چنین مطلبی است، اعلام این است به شیاطینی که ملت های اسلام را می خواهند کنار بگذارند و ابرقدرت ها را به میدان بیاورند.
روز قدس، روزی است که قطع آمال آنها را بکند و به آنها هشدار بدهد که که گذشت آن زمان ها[1].
[1] - صحیفه نور جلد 8 صفحه 233
امام خمینی قد س ره:
کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه عبودیت ها بریده است، جز انبیاء عظام و اولیاء معظم که علی (ع) آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به تمدن و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی ابن ابیطالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم.
و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح او، برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها بوجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند.
هان! فیلسوفان و حکمت اندوزان، بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضاء کنند به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله:
(مع کل شی لا بمقارنه و غیر کل شی لا بمزایله)
و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلام الله است که در سوره حدید است و برای متفکران آخر زمان آمده است (و هو معکم اینما کنتم)[1].
[1] - صحیفه نور جلد 14 صفحه 225