۶۹ مطلب با موضوع «معاونت علمی پژوهشی» ثبت شده است

سیره اخلاقی و فردی امام عسکری علیه السلام

اشاره

ابومحمد علیه السلام عابدترین مردم بود و در برخوردهای اجتماعی، با دوست و دشمن با اخلاق پسندیده برخورد می کرد. وی این خصایل نفسانی را از جدش پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به ارث برده بود. در فصل دوم به برخی ویژگی های اخلاقی و فردی ایشان که او را از مردم زمان خویش ممتاز ساخته بود، اشاره می شود.

عبادت و نماز

امام عسکری علیه السلام عابدترین شخص عصر خود بود. بیشتر از همگان فرمانبردار دستورات خداوند بود و شب هایش را به نماز و تلاوت قرآن و عبادت خدا می گذراند.

«محمد شاکری» می گوید: امام علیه السلام در محراب عبادت می نشست و سجده می کرد. من می خوابیدم و بیدار می شدم، او هنوز در حال سجده بود[1].

هیبت و شکوه

امام عسکری علیه السلام اخلاقی نیکو و پسندیده و هیبت و شکوه خاصّی داشت. «احمد بن عبیدالله بن خاقان»، وزیر دربار معتمد عباسی، که از دشمنان سرسخت علویان بود و در بدنام کردن آنان می کوشید در این باره می گوید:

در سرّمن رأی _ سامراء _ هیچ کس از علویان را همچون حسن بن علی بن محمد بن الرضا علیه السلام نه دیدم و نه شناختم. در وقار و سکوت و عفاف و بزرگواری و کرم  میان خاندانش و نیز نزد سلطان و تمامی بنی هاشم همتایی چون او ندیدم. بنی هاشم او را بر سال خوردگان و توانگران خویش مقدم می دارند. درباره او از کسی از بنی هاشم و فرماندهان و دبیران و داوران و فقیهان و دیگر مردمان تحقیق نکردم جز آنکه او را در نزد آنان، در غایت شکوه و ابهّت و جایگاهی والا و گفتاری نکو یافتم و دیدم که وی را بر خاندان و مشایخش و دیگران مقدّم می شمارند و دوست و دشمن از او تمجید می کنند[2].

سخاوت و بخشش

نگاه خاندان رسالت به مسائل مادی و زندگی دنیایی به گونه ای بود که بتوانند با خشنودی پروردگار، مشکلات مردم را حل کنند. بنابراین در موارد رضایت پروردگار از مصرف دارایی و ثروت خود دریغ نمی کردند. برای نمونه دو مورد از بذل و بخشش های امام عسکری علیه السلام را یادآور می شویم:

1. شخصی به نام «محمد بن علی عباسی» می گوید: در سر راه عبور امام عسکری علیه السلام به او عرض حاجت کردم. همین که امام از وضع زندگی من آگاهی یافت، به پیشکار مخصوص خود فرمود: هر چه داری به او بده! او صد دینار طلا با خود همراه داشت که به من بخشید[3].

2. «ابویوسف» _ شاعر متوکل عباسی _ روایت کرده است: پسری برایم زاده شد در حالی که تنگ دست بودم. به عده ای یادداشت نوشتم و از آنان کمک خواستم. با ناامیدی بازگشتم. بر گرد خانه امام حسن عسکری علیه السلام یک دور چرخ زدم و به سوی در رفتم که ناگهان ابوحمزه که کیسه ای سیاه در دست داشت، بیرون آمد. درون کیسه چهارصد درهم بود. او گفت:

سرورم می گوید: این مبلغ را برای نوزادت خرج کن که خداوند در او برای تو برکت قرار دهد[4].

زهد و پارسایی

کامل بن ابراهیم می گوید: به منظور پرسش سؤالی خدمت امام عسکری علیه السلام رفتم. همین که به حضور ایشان مشرف شدم، دیدم آن بزرگوار لباس های سفید و بسیار عالی پوشیده است. با خود گفتم: این آقا که ولیّ و حجت خداست، لباس های بسیار نیکو می پوشد، آن گاه به ما دستور می دهد تا با برادران دینی خود مواسات و از پوشیدن این گونه لباس ها خودداری کنیم؟!

ناگاه دیدم آن برگزیده خدا با تبسّم آستین ها را بالا زد و ساق دست خود را برهنه کرد. وقتی نگریستم، دیدم وی لباس بسیار خشن و زبری زیر لباس های خود پوشیده است. آن گاه فرمودند: به خدا سوگند! این لباس زبر و خشن را برای خدا و این لباس نیکو را برای شما پوشیده ام[5].

 

[1] - دلائل الامامه، ص 227.

[2] - هدایت گران راه نور، ج 2، ص 336.

[3] - زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، ص 21.

[4] - هدایت گران راه نور، ج 2، ص 343.

[5] - ستارگان درخشان، ج 13.

  • سه شنبه ۱۴ آبان ۹۸

جان نثاری امیر المؤمنین علیه السلام در لیلة المبیت

یکی از آیاتی که در شأن امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده، آیه 207 سوره مبارکه بقره است:

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ.

و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.

 شروع ماجرا

ماجرا از این قرار است که جمعی از قریش در دار الندوه جمع شدند تا درباره نوع برخورد با پیامبرصلی الله علیه وآله تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته ابوجهل، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر صلی الله علیه وآله حمله کنند و دسته‌جمعی او را در خانه‌اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده می‌شد و بنی‌هاشم که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمی‌توانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور می‌شدند به گرفتن دیه رضایت دهند[1].

 ابن‌اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ گفته است، شیطان به شکل پیرمردی در این جلسه حاضر شد و مشرکان را راهنمایی کرد.[2]

به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر صلی الله علیه وآله، جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند برای هجرت را ابلاغ کرد.

 در آیه ۳۰ سوره انفال آمده است:

وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ.

و [یاد کن‌] هنگامى را که کافران درباره تو نیرنگ مى‌کردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا [از مکه‌] بیرون کنند، و نیرنگ مى‌زدند، و خدا تدبیر مى‌کرد، و خدا بهترین تدبیرکنندگان است.

بنابراین پیامبر صلی الله علیه وآله تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف یثرب ترک کند.[3]

در شب اول ماه ربیع الاول پیامبر صلی الله علیه وآله برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به علی علیه السلام فرمود:

 «مشرکان می‌خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من می‌خوابی تا من به غار ثور بروم؟» امام علی علیه السلام گفت: «در این صورت شما سالم می‌مانید؟» پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «آری.» علی علیه السلام تبسمی کرد و سجدۀ شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شده‌ای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد...[4]» سپس پیامبر صلی الله علیه وآله، علی علیه السلام را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.[5]

وقتی علی علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه وآله خوابیده بود، جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو‌ ای فرزند ابو طالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات می‌کند.[6]»

مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر صلی الله علیه وآله را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما می‌گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند[7].

علی علیه السلام درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید، آنان با سنگ به علی علیه السلام که در بستر خوابیده بود زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست[8]. صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی علیه السلام را در بستر رسول خدا صلی الله علیه وآله مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی علیه السلام فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند».

در این هنگام به سوی علی علیه السلام یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند[9]. آنها در جهت مدینه به تعقیب پیامبر صلی الله علیه وآله پرداختند در حالی‌که غار ثور در سمت دیگر قرار داشت[10].

در نقل دیگری آمده است که علی علیه السلام وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیده‌اند و به سوی وی می‌آیند، با ترفندی شمشیر خالد بن ولید را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد صلی الله علیه وآله کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول الله صلّی اللّه علیه و آله پرداختند[11].

نزول آیه در شأن علی علیه السلام

علمای شیعه [12]و گروهی از علمای اهل سنت[13]  معتقدند آیه اشتراء (آیه ۲۰۷ سوره بقره) در شأن علیعلیه السلام در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.

 

[1] - طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۵.

[2] -  ابن اثیر، الکامل، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۹۴.

[3] - حلبی، السیرة الحلبیة،‌ دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.

[4] - مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۰.

[5] - طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶.

[6] - طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۹.

[7] - حلبی، السیرة الحلبیة،‌ دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.

[8] - طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.

[9] - مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.

[10] - مفید، الارشاد، مؤسسه اعلمی، ص۳۰.

[11] - طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۷.

[12] -  طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۹۹-۱۰۰.

[13] - حاکم نیشابوری،المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۵؛

  • چهارشنبه ۸ آبان ۹۸

معرفی کتاب الغدیر + pdf

کتاب گرانسنگ الغدیر موسوعه ای عظیم درباره اثبات ولایت امیر المؤمنین علیه السلام در روز غدیر خم است.

نویسنده محترم کتاب علامه امینی قدس سره، با استفاده از منابع اهل سنت به اثبات استخلاف بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از پیامبر اسلام پرداخته است.

برای آشنایی با الغدیر بر روی لینک کلیک کن.

  • پنجشنبه ۲ آبان ۹۸

به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال صاحب کتاب گرانسنگ "شبهای پیشاور" ۱۶/مهر/۱۳۵۰ ش

مجتهد و خطیب شهیر مرحوم آیت الله سید محمد سلطان الواعظین شیرازی تهرانی (شیرازی از باب اصلیت و تهرانی از باب تولد، و ارتحال(

وی برای تبلیغ و سخنرانی راهی پیشاور شد.

 مجلسی بزرگ با حضور جمع زیادی از مردم پیشاور و علمای شیعه و سنی برگزار شد.

سلطان الواعظین مباحثی در زمینه خلافت و ولایت و عقاید شیعه مطرح ساخت.

 در پایان سخنرانی دو تن از علمای اهل سنت نزد سلطان الواعظین آمده و تقاضای مناظره کردند.

 مناظره تا ده شب به طول انجامید. استدلال سلطان الواعظین در طول این مناظره، فقط از کتب و منابع اهل سنت بود، و این خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع اهل سنت بوده است.

سید در این مناظره طولانی و کم نظیر چنان با صلابت، قدرت و منطق قوی وارد بحث شد که پس از مدت کوتاهی یکه تاز میدان گردید و آقایان اهل سنت بیشتر به مستمع تبدیل شدند.

در پایان شب دهم، تعدادی از رجال و بزرگان اهل سنت به مذهب تشیع مشرف شدند؛ ولی آنچه ثمره جاوید این مناظره پر ارج به شمار می آید، کتاب «شبهای پیشاور» است.

مؤلف مشروح مذکرات را که روز بعد از جلسه توسط جراید محلی چاپ می شد مجدداً بررسی کرده و پس از تنظیم در این اثر ارزشمند آورده است.

زندگینامه ایشان و تکمیلی مناظره

  • سه شنبه ۱۶ مهر ۹۸

تقسیم مالی عادلانه

یکی از خصوصیات حضرت علی علیه السلام این بود که بیت المال را به طور مساوی میان مردم تقسیم می کرد و بین مسلمانان تبعیض قایل نمی شد؛ این امر باعث شده بود، برخی از طرفداران تبعیض و انحصار طلب ها به معاویه بپیوندند.

عده ای از دوستان علی علیه السلام به حضور حضرت رسیدند و گفتند:

-  چنانچه افراد سیّاس و انحصار طلبها را با پول راضی کنی، برای پیشرفت امور شایسته تر است.

 امام علی علیه السلام از این پیشنهاد خشمگین شد و فرمود:

- آیا نظرتان این است به کسانی که تحت حکومت من هستند ظلم کنم و حق آنان را به دیگران بدهم و با تضییع حقوق آنان یارانی دور خود جمع نمایم؟ به خدا سوگند! تا دنیا وجود دارد و تا آفتاب می تابد و ستارگان در آسمان می درخشند، این کار را نخواهم کرد. اگر مال، از آن خودم بود آن را به طور مساوی تقسیم می کردم، چه رسد به اینکه مال، مال خداست.

سپس فرمود:

- ای مردم! کسی که کار نیک را در جای نادرست انجام داد، چند روزی نزد افراد نااهل و تاریک دل مورد ستایش قرار می گیرد و در دل ایشان محبت و دوستی می آفریند؛ ولی اگر روزی حادثه بدی برای وی پیش بیاید و به یاریشان نیازمند شود، آنان بدترین و سرزنش کننده ترین دوستان خواهند شد[1].

 

[1] - داستان های بحارالانوار، محمود ناصری،ج1،ص13

  • پنجشنبه ۲۱ شهریور ۹۸

سه توصیه امام سجاد(علیه‎السلام) در لحظات آخر عمر

روایت اول:

ابوحمزه ثمالی از حضرت امام محمدباقر(علیهالسلام) نقل می‌کند که فرمود:

چون هنگام وفات حضرت علی بن الحسین(علیهماالسلام) فرا رسید، من را به سینه خود چسبانید و فرمود:

پسرم، تو را به چیزی وصیت میکنم که پدرم به هنگام وفاتش به من وصیت کرد. او فرمود:

 از ظلم به کسی که علیه تو یاری جز خداوند ندارد بپرهیز و هرگز خود را بر آن آلوده مساز.

روایت دوم:

از حضرت ابی الحسن(علیهالسلام) نقل شده است که امام سجاد(علیهالسلام) در هنگام وفات بیهوش شد. سپس چشمان خود را گشود و سوره واقعه و فتح را قرائت کرد و بعد گفت:

حمد خداوندی را که وعده خود به ما را راست گردانید و همه‌ی بهشت را به ما بخشید و ما در هر جای بهشت که بخواهیم برای خود منزل اختیار می‌کنیم.

از ظلم به کسی که علیه تو یاری جز خداوند ندارد بپرهیز و هرگز خود را بر آن آلوده مساز.

سپس آیه 74 سوره زمر را تلاوت کرد: "پس چه خوب است اجر عاملین" و از دنیا رفت.

روایت سوم:

و در روایت دیگری آمده است:

امام زین العابدین(علیهالسلام) پیش از وفات لحظهای به هوش آمد و پارچهای را که رویش بود کنار زد و فرمود:

قبر مرا حفر کنید تا به زمین سفت برسید. بعد پارچه را روی صورتش کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.[1]

 

[1] - بحارالانوار، ‌ج 46، ص 152، حدیث 16 (به نقل از اصول کافی ) و ص 147.

  • پنجشنبه ۲۱ شهریور ۹۸

پاداش زیارت قبر حسین(ع) و مردن در این راه

هشام بن سالم می‌گوید: مردی به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شد، و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! آیا قبر جد و پدر بزرگوارت حضرت اباعبدالله الحسین را می‌توان زیارت نمود؟ امام صادق(ع) فرمود: آری.

عرض کرد: پاداش کسی که قبر مطهر امام حسین(ع) را زیارت کند چیست؟

فرمود: اگر به امامت او معتقد باشد و از سنت و سیره آن حضرت پیروی کند، بهشت مینو پاداش او است.

عرض کرد: اجر و پاداش کسی که در راه سفر به کربلا و زیارت قبر امام حسین(ع) بمیرد و از دنیا برود چیست؟

حضرت فرمود: از جمله پاداشی که به او عطا می‌شود این است که فرشتگان رحمت به تشییع جنازه او می‌آیند، حنوط و لباسش را از بهشت می‌آورند، بر پیکر او نماز می‌گزارند، بر او کفنی از بهشت می‌پوشانند، فرشی از گل و ریحان برایش می‌گسترانند، تنگنای قبر او از چهار طرف از پایین پا و بالای سر و چپ  و راست بر او وسیع می‌گردد، از درون قبرش دری به سوی بهشت باز می‌گردد، و بوی عطر دل‌انگیز بهشتی فضای قبر او را پر می‌سازد، او در این شرایط روحانی و معنوی هست تا وقتی که قیامت فرا می‌رسد[1].

 

[1] - بحارالانوار، ج 98، ص 78

  • چهارشنبه ۲۰ شهریور ۹۸

درسهایی از صاحب عبقات

علامه میر حامدحسین موسوی نیشابوری لکنهوی هندی نویسنده کتاب گرانسنگ عبقات الانوار که در اثبات ولایت و امامت نگاشه شده، در اواخرعمر از کثرت نوشتن در دفاع از اهل البیت علیهم السلام، دست راستش آسیب می بیند ولی با دست چپ شروع به نوشتن می کند.

او در نوشتن کتاب فقط از کاغذ اسلامی که به دست مسلمانان تهیه می شد،استفاده می کرد[1].

 

[1] - به نقل از شرح حال مختصر آن بزرگوار، صص19 و29، انتشارات صبح امید یاران

  • شنبه ۱۶ شهریور ۹۸

آفرینش سرزمین کربلا قبل از آفرینش کعبه

خداوند متعال مکّه را آفرید و پیش از گستردن زمین، آن را به عنوان حرم و محل مورد احترام قرار داد، ولى در مورد سرزمین کربلا، امام سجّادحضرت علىّ بن الحسین علیهما السلام فرموده است:

اتّخذاللَّه أرض کربلاحرماً آمناً مبارکاً قبل أن یخلق اللَّه أرض الکعبة ویتّخذها حرماً بأربعة وعشرین ألف عام، وأنّه إذا زلزل اللَّه تبارک وتعالى الأرض وسیّرها رفعت، کما هی بتربتها نورانیّة صافیة[1].

 خداوند متعال بیست و چهار هزار سال پیش از آفرینش کعبه، سرزمین کربلا را به عنوان حرم امن و مبارک برگزید، و همچنین زمانى که خداوند زمین را لرزاند زمین کربلا را با تربتش - که نورانى و شفّاف است - بالا برد وآن را در برترین باغ هاى بهشت قرار داد. و آن از بهترین مسکن هاى بهشت است که جز پیامبران و رسولان-رسولان اولوالعزم - در آن ساکن نمى شوند. همانا این سرزمین در میان باغهاى بهشتى مى درخشد؛ همان گونه که ستارگان فروزان در میان ستارگان نورافشانى مى کند، نور این سرزمین دیدگان بهشتیان را خیره مى کند و با صداى بلندى مى گوید:

أنا أرض اللَّه المقدّسة الطیّبة المبارکة الّتی تضمّنت سیّدالشهداء وسیّد شباب أهل الجنّة.

من سرزمین مقدّس، پاک و مبارکى هستم که سیّد و آقاى شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت را دربرداشته ام.

 

[1] - کامل الزیارات: ۴۵۱ ح۵، بحار الأنوار: ۱۰۸/۱۰۱ ح ۱۰، الخصائص الحسینیّة: ۲۴۰.

  • چهارشنبه ۶ شهریور ۹۸

سوره هل اتی

سالروز نزول سوره مبارکه هل اتی را به شیقتگان خاندان عصمت و طهارت تبریک می گوییم.

بنابر نظر مفسران شیعه و برخی از اهل سنت، آیه هشتم این سوره که به آیه اطعام معروف است، در توصیف حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و حسنین(ع) و خادم آنان فضه نازل شده است. ایشان سه روز پی در پی به نذرشان بر روزه‌گرفتن این روزها وفا کردند و با اینکه خود گرسنه بودند، افطاری‌شان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند. از جمله پاداش‌هایی که برای قرائت این سوره بیان شده، همنشینی با پیامبر(ص) در آخرت است.

  • سه شنبه ۵ شهریور ۹۸