۶۹ مطلب با موضوع «معاونت علمی پژوهشی» ثبت شده است

آیت الله مصباح یزدی: ولایت، رکن توحید

آیت الله مصباح یزدی دامت برکاته:

ولایت، شرط توحید

حدیثی از امام رضا ـ علیه السلام ـ به نام حدیث سلسلة الذّهب، نقل شده است، که همه ما شنیده­ایم. حدیثی که راویانش طلائی است: امام رضا از پدرش، آن حضرت از اجدادشان، تا پیغمبر اکرم ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ، پیغمبر از جبرئیل، و ایشان از خدای متعال نقل می­کند. سند حدیث دیگر از این محکم­تر نمی­شود؛ آن حدیث این است: «... لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی‏ ...»2.

حدیث دیگری مشابه این حدیث نیز نقل شده است که آن هم اسناد معتبری دارد، و آن حدیث این است: «... وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»3‏. به نظرم رسید امروز در جمع طلبه­ ها این بحث طلبگی را داشته باشیم که این دو روایت با هم چه نسبتی دارند. آیا کلمه توحید، حصن خداست یا ولایت علی ـ علیه السلام ـ حصن اوست، یا اینکه خدا دو حصن دارد، یکی حصن توحید و دیگری حصن ولایت است، یا به گونه دیگری است؟ سؤال از چگونگی جمع بین این دو حدیث، یک سؤال طلبگی است.
راهی را که برای جمع بین این دو حدیث به نظرم می­رسد، از تتمه حدیث اول استنباط می­کنم. حضرت رضا ـ علیه السلام ـ این حدیث را در نیشابور در حالی­که روی مرکب سوار بودند، بیان کردند. 12 هزار نفر راوی، قلم و کاغذ برداشتند و این حدیث را ضبط کردند. شاید در تاریخ چنین نقلِ حدیثی نمونه نداشته باشد. برای اولین و آخرین بار بود که کسی حدیثی نقل کند و 12 هزار نفر ایستاده و آماده، این حدیث را بشنوند. نقل کرده­اند و نوشته ­اند: وقتی حضرت این جمله را فرمودند، مرکب خواست حرکت کند، ولی حضرت اشاره فرمودند: «صبر کن». مردم منتظر بودند ببینند چرا حضرت مرکب را متوقف کردند. آن زمان چون وسائلی مانند بلندگو نبود، باید چند نفر، تکه تکه خبر می­دادند تا بقیه بشنوند. حضرت فرمودند: این کلمه را اضافه کنید: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»: کلمه توحید که حصن خداست، یک شروطی دارد، و من یکی از آن شروط هستم؛ خود من که امام رضا هستم، یکی از شروط این حدیثم؛ یعنی وقتی شما وارد حصن خدا می­شوید، که ولایت من را بپذیرید.
واضح است که ولایت شخص امام رضا ـ علیه السلام ـ خصوصیتی نداشته و مقصود، ولایت همه ائمه اثنی عشر ـ علیهم السلام ـ بوده است که اوّل آن، ولایت علی ـ علیه السلام ـ است؛ پس آنجا که فرمودند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی»، یعنی به شرط ولایت ائمه­ ی معصومین ـ علیهم السلام؛ این حصن، این حصار و این دژ، وقتی مستحکم است که شامل ولایت باشد؛ بدون ولایت استحکامی ندارد. راه جمع طلبگی این دو حدیث، این بود که عرض کردیم. خلاصه این­که چون حدیث اول، این ذیل را دارد و حدیث دوم هم مصداق این ذیل است، این دو به این وسیله جمع می­شوند.

تبیین عقلانی جایگاه ولایت

  • دوشنبه ۲۳ تیر ۹۹

توصیف امام رضا (ع) از ماجرای غدیر خم

متن کامل حدیث امام رضا علیه السلام درباره عظمت عید غدیر  :

رَوَاهُ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَى اللَّهِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى خِدْرِهَا قِیلَ مَا هَذِهِ الْأَیَّامُ
قَالَ یَوْمُ الْأَضْحَى وَ یَوْمُ الْفِطْرِ وَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ وَ إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْنَ الْأَضْحَى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَوَاکِبِ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی نَجَا فِیهِ إِبْرَاهِیمُ الْخَلِیلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُکْراً لِلَّهِ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ فِی إِقَامَةِ النَّبِیِّ ع عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَماً وَ أَبَانَ فَضِیلَتَهُ وَ وِصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ
وَ إِنَّهُ لَیَوْمُ الْکَمَالِ وَ یَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّیْطَانِ وَ یَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّیعَةِ وَ مُحِبِّی آلِ مُحَمَّدٍ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ الدِّینَ یَعْمَدُ اللَّهُ فِیهِ إِلَى مَا عَمِلَهُ الْمُخَالِفُونَ فَیَجْعَلُهُ  هَباءً مَنْثُوراً
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی یَأْمُرُ جَبْرَئِیلَ ع أَنْ یَنْصِبَ کُرْسِیَّ کَرَامَةِ اللَّهِ بِإِزَاءِ بَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ یَصْعَدُهُ جَبْرَئِیلُ ع وَ تَجْتَمِعُ إِلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ مِنْ جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ یُثْنُونَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِشِیعَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ مُحِبِّیهِمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ ع
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی یَأْمُرُ اللَّهُ فِیهِ الْکِرَامَ الْکَاتِبِینَ أَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنْ مُحِبِّی أَهْلِ الْبَیْتِ وَ شِیعَتِهِمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ یَوْمِ الْغَدِیرِ وَ لَا یَکْتُبُونَ عَلَیْهِمْ شَیْئاً مِنْ خَطَایَاهُمْ کَرَامَةً لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْأَئِمَّةِ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [عَلِیٍ ] وَ ذَوِی رَحْمَتِهِ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی یَزِیدُ اللَّهُ فِی حَالِ مَنْ عَبَدَ فِیهِ وَ وَسَّعَ عَلَى عِیَالِهِ وَ نَفْسِهِ وَ إِخْوَانِهِ وَ یُعْتِقُهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ
وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی یَجْعَلُ اللَّهِ فِیهِ سَعْیَ الشِّیعَةِ مَشْکُوراً وَ ذَنْبَهُمُ مَغْفُوراً وَ عَمَلَهُمْ مَقْبُولًا
وَ هُوَ یَوْمُ تَنْفِیسِ الْکَرْبِ وَ یَوْمُ تَحْطِیطِ الْوِزْرِ وَ یَوْمُ الْحَبَاءِ وَ الْعَطِیَّةِ وَ یَوْمُ نَشْرِ الْعِلْمِ وَ یَوْمُ الْبِشَارَةِ وَ الْعِیدِ الْأَکْبَرِ وَ یَوْمُ یُسْتَجَابُ فِیهِ الدُّعَاءُ وَ یَوْمُ الْمَوْقِفِ الْعَظِیمِ وَ یَوْمُ لُبْسِ الثِّیَابِ وَ نَزْعِ السَّوَادِ وَ یَوْمُ الشَّرْطِ الْمَشْرُوطِ وَ یَوْمُ نَفْیِ الْغُمُومِ [الْهُمُومِ ] وَ یَوْمُ الصَّفْحِ عَنْ مُذْنِبِی شِیعَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ یَوْمُ السُّبْقَةِ وَ یَوْمُ إِکْثَارِ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ یَوْمُ الرِّضَا وَ یَوْمُ عِیدِ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ یَوْمُ قَبُولِ الْأَعْمَالِ وَ یَوْمُ طَلَبِ الزِّیَادَةِ وَ یَوْمُ اسْتِرَاحَةِ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَوْمُ الْمُتَاجَرَةِ وَ یَوْمُ التَّوَدُّدِ وَ یَوْمُ الْوُصُولِ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ یَوْمُ التَّزْکِیَةِ وَ یَوْمُ تَرْکِ الْکَبَائِرِ وَ الذُّنُوبِ وَ یَوْمُ الْعِبَادَةِ وَ یَوْمُ تَفْطِیرِ الصَّائِمِینَ فَمَنْ فَطَّرَ فِیهِ صَائِماً مُؤْمِناً کَانَ کَمَنْ أَطْعَمَ فِئَاماً وَ فِئَاماً إِلَى أَنْ عَدَّ عَشْراً ثُمَّ قَالَ أَ وَ تَدْرِی مَا الْفِئَامُ قَالَ لَا قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ
وَ هُوَ یَوْمُ التَّهْنِیَةِ یُهَنِّی بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَإِذَا لَقِیَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ ع
وَ هُوَ یَوْمُ التَّبَسُّمِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ فَمَنْ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِ أَخِیهِ یَوْمَ الْغَدِیرِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِالرَّحْمَةِ وَ قَضَى لَهُ أَلْفَ حَاجَةٍ وَ بَنَى لَهُ قَصْراً فِی الْجَنَّةِ مِنْ دُرَّةٍ بَیْضَاءَ وَ نَضَّرَ وَجْهَهُ
وَ هُوَ یَوْمُ الزِّینَةِ فَمَنْ تَزَیَّنَ لِیَوْمِ الْغَدِیرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ خَطِیئَةٍ عَمِلَهَا صَغِیرَةً أَوْ کَبِیرَةً وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَائِکَةً یَکْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ إِلَى قَابِلِ مِثْلِ ذَلِکَ الْیَوْمِ فَإِنْ مَاتَ  مَاتَ شَهِیداً وَ إِنْ عَاشَ عَاشَ سَعِیداً وَ مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً کَانَ کَمَنْ أَطْعَمَ جَمِیعَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ مَنْ زَارَ فِیهِ مُؤْمِناً أَدْخَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ سَبْعِینَ نُوراً وَ وَسَّعَ فِی قَبْرِهِ وَ یَزُورُ قَبْرَهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ یُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ

امام رضا (ع) فرمود: هنگامى که روز قیامت برپا شود، چهار روز را زینت میدهند همانطور که عروس را برای حجله آرایش میکنند، گفته شد: این چهار روز کدام ایام هستند؟ روز عید قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدیر، اما روز غدیر در بین قربان و فطر و روز جمعه مانند ماه در بین ستارگان است و آن همان روزیست که ابراهیم (ع) از آتش نجات پیدا کرد و براى شکرگزارى آن روز را روزه گرفت.

و آن همان روزیست که خداوند دین را کامل کرد، زمانیکه حضرت رسول (ص) على (ع) را به عنوان نشانه برای مردم منصوب و فضیلت و وصایت او را آشکار کرد و آن روز را روزه گرفت.
روز غدیر روز کمال است و روزى که شیطان رانده و روزى که در آن اعمال شیعیان و محبان آل محمد پذیرفته می شود، و آن همان روزیست که خداوند دین را کامل کرد و اعمال مخالفین را رد و آنها را ناچیز میشمارد.

و آن همان روزیست که جبرئیل (ع) کرسى کرامت الهی را در مقابل بیتالمعمور قرار میدهد و بالاى آن میرود و ملائکه نزد وى جمع میشوند و بر محمد درود و تهنیت میفرستند و براى شیعیان على و ائمه (علیهمالسلام) و محبان آنها  از بنی آدم (ع) استغفار میکنند.
و آن همان روزیست که خداوند کاتبان اعمال مردم را فرمان میدهد که به مدت سه روز از روز غدیر از نوشتن اعمال دوستان اهلبیت و شیعیان آنها خوددارى کنند و چیزی علیه آنها به احترام محمد و على و ائمه (علیهمالسلام) ننویسند.

و آن همان روزیست که خداوند آن را براى محمد و آل او قرار داده است.
و آن همان روزیست که خداوند بر حال کسی که در آن روز عبادت کنند و یا بر خود و اهل و عیالش و برادرانش انفاق کند، میافزاید و او را از آتش آزاد میکند.

و آن همان روزیست که خداوند در آن روز سعى شیعیان را مشکور و گناهان آنها را مغفور و اعمال آنها را مقبول قرار میدهد و آن روز برطرف شدن اندوهها و فرو ریختن گناهان و روز عطاها و بخششهاست و روز نشر علم و روز مژده و بشارت و عید اکبر است، و روز استجابت دعا و روز موقف عظیم و روز پوشیدن جامه نیکو و درآوردن لباسهاى سیاه، و روز شرط مشروط و زدودن غمها و گذشت از شیعیان گناهکار امیر‏المؤمنین (علیه‏السلام) است.

غدیر روزى است که در آن نسبت به کارهاى خیر باید سبقت گرفت، و روزى است که  باید بر محمد و آل محمد بسیار صلوات فرستاد و روز رضایت و روز عید اهل بیت  محمد (علیهمالسلام) و روز قبول اعمال و روز درخواست زیادی (از خدا) و روز استراحت مؤمنین، داد و ستد، دوستى و رسیدن به رحمت خداوند است.
روز غدیر روز پاکى و ترک گناهان بزرگ و کوچک و روز عبادت و افطار روزه‌داران است، هر کسى در روز غدیر روزهدار مؤمنى را افطار دهد مانند این است که هزار هزار را افطار داده باشد.

غدیر روز تبریک و تهنیت است که عدهای عده دیگر را تبریک میگویند و هر گاه مؤمنى برادرش را ملاقات کند میگوید: «الحمد للَّه الذى جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة (علیهمالسلام)».
روز غدیر باید در چهره‌هاى مردم مومن تبسم کرد و با مؤمنین با روى گشاده گفتگو نمود، هر کس روز غدیر با برادران ایمانى خود با چهره خندان روبرو شود، خداوند نیز در روز قیامت با نظر رحمت به وى نگاه خواهد کرد، و هزار حاجت او را روا خواهد کرد، و براى او در بهشت قصرى از لؤلؤ سفید خواهد ساخت و چهره‌اش را نورانى میکند.

غدیر روز زینت است، هر کس در روز غدیر خود را زینت کند خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را مىآمرزد، و فرشتگانی را مبعوث میکند که تا سال دیگر در چنین روزی براى او حسنات بنویسند، و درجات او را بالا برند، و اگر در آن سال بمیرد شهید مرده است، و اگر زنده بماند سعادتمند خواهد بود.

و کسی که در روز غدیر مؤمنى را اطعام کند مانند این است که همه پیامبران و صدیقان را اطعام کرده باشد، و اگر به زیارت مؤمنی برود، خداوند هفتاد نور در قبر او روشن مى‌کند و قبرش را وسعت میدهد و روزى هفتاد هزار فرشته او را زیارت کرده و به بهشت مژده‌اش مىدهند.
 

منبع: إقبالالأعمال (ط - القدیمة)، ج 1،  ص 46

  • يكشنبه ۲۲ تیر ۹۹

برای غدیر چه کنیم؟

تبلیغ غدیر در مشاغل مختلف – پیشنهادات ویژه
 

تبلیغ غدیر در مشاغل مختلف در این مقاله طوفان فکری به صورت های مختلف بیان شده است. که هرکس یه چه طرقی می تواند مبلغ غدیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر به متن زیر مراجعه کنید و در آخر صفحه این مقاله را دانلود کنید.

  • تذکرات کلی
  • پیشنهادات عمومی برای افراد
  • پیشنهادات ویژه ی مشاغل مختلف

 

تذکرات کلی تبلیغ غدیر در مشاغل مختلف
 

هر کسی می­تواند برای تبلیغ غدیر کاری کند. فرمایش مشهور پیامبر در خطابه غدیر « فلیبلغ الحاضر الغایب و الوالد الولد الی یوم القیامه » که ابلاغ پیام غدیر را برای همه تا روز قیامت یک وظیفه اعلام می­کند، می­تواند در ایجاد یک حرکت همگانی در تبلیغ غدیر موثر باشد.

در تمام موارد پیشنهادی که در ذیل خواهد آمد، بهتر است که این نکته همواره مد نظر باشد که: مخاطب ما بداند که ما «به خاطر عید غدیر» این کار را می­کنیم. یعنی همین که بداند شخص مقابل به خاطر این مناسبت چنین کاری می­کند، ناخود آگاه این مناسبت در ذهنش برجسته خواهد شد. قطعا این امر مقدمه­ای برای تأثیرگذاری خواهد بود.

همه می­توانند به اطرافیان خود که در مشاغل مختلف مشغول به فعالیت هستند، راهکارهای مطرح شده در ذیل را برای تبلیغ غدیر پیشنهاد دهند. فضاهایی مانند دانشگاه، مدرسه، و محل خدمت سربازی که جوانان و نوجوانان حضور دارند، از بهترین مکان­ها برای تبلیغ می­باشند. در اداره­های بزرگ تابلوی اعلانات می­تواند بهترین محل برای تبلیغ باشد و این تبلیغ می­تواند به­ صورت روزشمار هر روز با فرازی از غدیر انجام بگیرد.

پیشنهادات عمومی تبلیغ غدیر در مشاغل

  • شنبه ۳۱ خرداد ۹۹

قضیه غدیر جعل حکومت است

  • دوشنبه ۱۲ خرداد ۹۹

امام خمینی: حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است

امام خمینی در دیداری که با مسئولین نظام به مناسبت عید غدیر در روز دوم شهریور ماه سال 1365 مطابق با 18 ذی الحجه 1406 در محل حسینیه جماران داشتند فرمودند «مسئله غدیر، مسئله‏اى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئله‏اى پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر براى ایشان ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است.» متن سخنان امام در این دیدار در ادامه آمده است:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
پیام غدیر، ولایت و حکومت‏
امیدوارم ان شاء اللَّه، این عید مبارک به همه ملت هاى مظلوم و بخصوص به ملت شریف ما مبارک باشد. خداوند ان شاء اللَّه که با عنایات خاصه خود نظرى به این ملت بزرگ که باید گفت پرچمدار اسلام در این عصر هستند، به اینها عنایت خاصى بفرماید و آنها را از عنایات خاصه خود نصیب بزرگ عنایت بفرماید. من درباره شخصیت حضرت امیر چه مى ‏توانم بگویم و کى چه مى ‏تواند بگوید. ابعاد مختلفه‏ اى که این شخصیت بزرگ دارد، به گفتگوى ماها و به سنجش بشرى در نمى ‏آید.
کسى که انسان کامل است و مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالى است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالى باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتى یکى‏اش نمى‏ توانیم برآییم. این شخصیت که جامع تضاد است، امور متضاده در او جمع است، کسى نمى ‏تواند در حول و حوش او سخن بگوید؛ از این جهت، من در این موضوع بهتر مى‏ دانم که ساکت باشم. لکن مسئله ‏اى را که بهتر است ما بگوییم، انحرافاتى است که براى ملت ها و خصوصاً، براى شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دسته ایى که این انحرافات را از اول به وجود آورده ‏اند و توطئه ‏هایى که بوده است در طول تاریخ و اخیراً در این ساله اى اخیر، سده‏ هاى اخیر پیش آمده است، آنها را عرض‏ کنم.
مسئله غدیر، مسئله‏ اى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئله ‏اى پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر براى ایشان ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللَّه کسى نیست که بتواند عدالت را به آن طورى که باید انجام بدهد، آن طورى که دلخواه است انجام بدهد مأمور مى ‏کند رسول اللَّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوى حضرت باشد؛ مقامات معنوى حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود. و اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر ازش تجلیل کرده ‏اند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئله ‏اى است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس مى ‏گوید که «به قدر این کفش بى‏ قیمت هم پیش من نیست» آنکه هست اقامه عدل است. آن چیزى که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- و اولاد او مى‏ توانستند در صورتى که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طورى که خداى تبارک و تعالى رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه براى این است که چراغانى بشود و قصیده‏ خوانى بشود و مداحى بشود، اینها خوب است، اما مسأله این نیست. مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشى که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست ‏اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوى قابل نصب نیست یک چیزى نیست که با نصب آن‏ مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوى که بوده است و آن جامعیتى که براى آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، مى ‏بینیم که در عرض صوم و صلاة و امثال اینها مى‏ آورد و ولایت مجرى اینهاست. ولایتى که در حدیث غدیر است به معناى حکومت است، نه به معناى مقام معنوى. و حضرت امیر را همان طورى که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن- در روایات است این- نازل شده است به منازل مختلف، کلیاتش سبع و الى سبعین و الى زیادتر، تا حالا رسیده است به دست ماها به صورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این طور است، رسول خدا هم این طور است. مراحل طى شده است، تنزل پیدا کرده است. از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است، از وجود جامع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیاى بزرگ خدا. بنا بر این، اینکه حدیث غدیر را ما حساب کنیم که مى‏ خواهد یک معنویتى را براى حضرت امیر یا یک شأنى براى حضرت امیر درست کند نیست. حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خداى تبارک و تعالى او را حاکم قرار بدهد.
حکومت عدل، ضامن اجراى احکام اسلام‏
مسأله، مسئله حکومت است، مسأله، مسئله سیاست است، حکومتْ عِدْلِ سیاست است، تمام معناى سیاست است. خداى تبارک و تعالى این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست. این سیاست و این حکومتى که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر براى حضرت امیر ثابت شد. اینکه در روایات هست که بُنِىَ الاسلامُ عَلى‏ خَمْس این ولایت، ولایت کلى امامت نیست. آن امامتى که هیچ عملى‏ مقبول نیست، قبول نمى‏ شود، الّا به اعتقاد به امامت، این معنایش این حکومت نیست.
خوب، ما بسیارى از ائمه‏ مان حکومت نداشتند. ما الآن معتقدیم که حضرت امیر در یک برهه از زمان به حکومت رسید، حضرت امام حسن هم یک مدت بسیار بسیار کمى به حکومت رسید، باقى ائمه حکومت نداشتند. آنکه خداى تبارک و تعالى جعل کرد و دنبالش هم براى ائمه هدى‏ جعل شده است، حکومت است؛ لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند. بنا بر این، حکومت را خدا جعل کرده است براى حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- این حکومت یعنى سیاست، یعنى عجین با سیاست. از اعوجاج هایى که پیدا شده است مع الأسف، این است که، یعنى اعوجاج زیاد پیدا شده اما بزرگترینش این است که دستهایى از زمان سابق از زمان خلفاى اموى و خلفاى عباسى- علیهم لعنة اللَّه- از آن زمان دستهایى پیدا شده است که بگویند که دین على حده از مسائل است و سیاست على حده از حکومت است. هر چه طرف پایین آمده است، این قوت گرفته است تا وقتى بازیگرهاى دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدى قرار داد. این بازیگرها آمدند و این طور کردند که ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار دارد به سیاست، سیاست مال امپراتورها. این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا را و رسول خدا را و امیر المؤمنین را، براى اینکه حکومت سیاست است، حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست. حکومت، حکومت عدل، اسباب این مى‏ شود که اینها اقامه بشود، اما خود حکومت یک دستگاه سیاسى است. آن که مى ‏گوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است، تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدى‏ را کرده است.
و اینکه این قدر صداى غدیر بلند شده است و این قدر براى غدیر ارج قائل شده‏ اند- و ارج هم دارد- براى این است که با اقامه ولایت یعنى با رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه این مسائل حل مى‏ شود، همه انحرافات از بین مى ‏رود. اگر حکومت عدل بپا شود، اگر گذاشته بودند که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- حکومتى را که مى‏ خواهد بپا کند، تمام انحرافات از بین مى ‏رفت و محیط یک محیط صحیح و سالم‏ مى‏ شد که آن وقت مجال براى همه اشخاص که داراى افکار هستند، عرفا که داراى افکار هستند، حکما که داراى افکار هستند، فقها، همه براى آنها مجال هم پیدا بشود. از این جهت، اسلام بُنِىَ عَلى‏ خَمْس، نه معنایش آن است که ولایت در عرض این است، ولایت اصلش مسئله حکومت است، حکومت هم این طورى است، حکومت حتى از فروع هم نیست.
آن چیزى که براى ائمه ما قبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این یک مقامى است که مقام ولایت کلى است که آن امامت است که در روایت هست که الْحَسَنُ وَ الْحُسَین امامان قاما اوْ قَعَدا وقتى قعد است که امام نیست. امام به معناى حکومت نیست، آن یک امام دیگرى است و آن مسئله دیگرى است. آن مسأله، مسئله ‏اى است که اگر او را کسى قبول نداشته باشد اگر آن ولایت کلى را قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامى شیعه هم بجا بیاورید باطل است، این غیر حکومت است آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است، آنى است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است. و انحرافى که پیدا شده است- علاوه بر همه انحرافات- همین انحراف است که ما باور کردیم که سیاست به ما چه ربط دارد. غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است، در هر عصرى باید حکومتى باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلاة کند، اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند و راه را باز بگذارد براى اینکه صاحب افکار، یعنى آرام کند که صاحب افکار، افکارشان را با دلگرمى و با آرامش ارائه بدهند. بنا بر این، این طور نیست که ما خیال کنیم که ولایتى که در اینجا مى‏ گویند، آن امامت است و امامت هم در عرض فروع دین است، نخیر؛ این ولایت عبارت از حکومت است، حکومت مجرى اینهاست، در عرض هم به آن معنا نیست، مجرى این مسائل دیگر است. این انحرافات خیلى زیاد است، نمى‏ شود همه‏اش را احصاء کرد.


انحراف از سیره پیامبر و ائمه (ع) در سیر و سلوک‏
خیال کردند یک دسته زیادى که معناى عرفان عبارت از این است که انسان یک محلى پیدا بشود و یک ذکرى بگوید و یک سرى حرکت بدهد و یک رقصى بکند و اینها، این معنى عرفان است؟! مرتبه اعلاى عرفان را امام على- سلام اللَّه علیه- داشته است و هیچ این چیزها نبوده در کار. خیال مى‏ کردند که کسى که عارف است باید دیگر بکلى کناره گیرد از همه چیز و برود کنار بنشیند و یک قدرى ذکر بگوید و یک قدرى تغنى بشود و یک قدرى چه بکند و دکاندارى. امیر المؤمنین در عین حالى که اعرف خلق اللَّه بعد از رسول اللَّه در این امت، اعرف خلق اللَّه به حق تعالى بود مع ذلک، نرفت کنار بنشیند و هیچ کارى به هیچى نداشته باشد، هیچ وقت هم حلقه ذکر نداشت، مشغول بود به کارهایش، ولى آن هم بود. یا خیال مى‏ شود که کسى که اهل سلوک است، اهل سلوک باید به مردم دیگر کار نداشته باشد، در شهر هر چه مى‏ خواهد بگذرد، من اهل سلوکم، بروم یک گوشه ‏اى بنشینم و وِرد بگویم و سلوک به قول خودش پیدا کند. این سلوک در انبیا زیادتر از دیگران بوده است، در اولیا زیادتر از دیگران بوده است، لکن نرفتند تو خانه‏ شان بنشینند و بگویند که ما اهل سلوکیم و چکار داریم که به ملت چه مى‏ گذرد هر که هر کارى مى‏ خواهد بکند. اگر بنا باشد که اهل سلوک بروند کنار بنشینند، پس باید انبیا هم همین کار را بکنند و نکردند. موسى بن عمران اهل سلوک بود، ولى مع ذلک، رفت سراغ فرعون و آن کارها را کرد، ابراهیم هم همین طور، رسول خدا هم که همه مى ‏دانیم. رسول خدایى که سالهاى طولانى در سلوک بوده است، وقتى که فرصت پیدا کرد، یک حکومت سیاسى ایجاد کرد براى اینکه، عدالت ایجاد بشود. تبع ایجاد عدالت فرصت پیدا مى ‏شود براى اینکه هر کس هر چیزى دارد بیاورد. وقتى که آشفته است نمى‏ توانند، در یک محیط آشفته نمى ‏شود که اهل عرفان، عرفانشان را عرضه کنند، اهل فلسفه، فلسفه‏ شان را، اهل فقه، فقه‏ شان را، لکن وقتى حکومت یک حکومت عدل الهى شد و عدالت را جارى کرد و نگذاشت که فرصت طلبها به مقاصد خودشان برسند، یک محیط آرام پیدا مى‏ شود، در این محیط آرام همه چیز پیدا مى ‏شود. بنا بر این، «ما نُودِى بِشِی‏ء مِثْلَ ما نُودِىَ بِالوِلایَه» براى اینکه حکومت است. به هیچ چیز مثل این امر سیاسى دعوت نشده است و این امر سیاسى بوده است، زمان پیغمبر بوده است، زمان امیر المؤمنین بوده است، بعدها هم اگر یک فرصت پیدا مى‏ شد، آنها هم داشتند این معنا را. انحرافات زیاد شده است. بعضى از اهل علم خودمان هم همین معانى را دارند: «لباس جندى حرام است، لباس شهرت است، به عدالت مضر است». حضرت امیر عادل نبوده؟! حضرت سید الشهدا هم عادل نبوده؟! حضرت امام حسن هم عادل نبوده؟! پیغمبر اکرم هم عادل نبوده؟! براى اینکه لباس جندى داشتند! اینها را تزریق کردند به ما، به ما آن طور دستهاى توطئه ‏گر تزریق کردند که ماها هم باورمان آمده است. تو چکار دارى به اینکه چه می گذرد! تو مشغول درست باش! تو مشغول فقهت باش! تو مشغول فلسفه‏ ات باش! تو مشغول عرفانت باش! چکار دارى که چه مى‏ گذرد! در آن وقت، اوایلى که این مسائل پیش آمد، یکى از رفقاى ما که بسیار خوب بود، بسیار مرد صالحى بود و اهل کار هم بود، لکن من وقتى یک قضیه را صحبت کردم که در این قضیه ما باید تحقیق کنیم، گفت به ما چکار دارد، حاصل امر سیاسى است به ما چکار دارد! این طور تزریق شده بود که یک مرد عالم روشنفکر متوجه به مسائل، این طور مى‏ گوید که به ما چکار دارد. پیغمبر هم مى‏ گفت سیاست به ما چکار دارد؟ امیر المؤمنین هم که حکومت داشت، مى‏ گفت سیاست ... حکومتى داشت براى ذکر گفتن و براى قرآن خواندن و براى نماز خواندن و همین دیگر؟! حکومت بود، ولایت بود و تجهیز جیوش بود- عرض مى ‏کنم- حکومتها در نصب کردن اینها بود، همه ‏اش سیاست است اینها.
آنى که مى‏ گوید که آخوند چکار دارد به سیاست، آنى که با آخوند خوب نیست، این با اسلام بد است. مى‏ خواهد آخوند را کنار بگذارد- که مى ‏تواند یک کارى توى مردم انجام بدهد- و هر کارى دلشان مى‏ خواهد بکنند و لهذا، این طور شد. البته علماى ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند. مسئله مشروطیت یک مسئله سیاسى بود و بزرگان علماى ما درش دخالت داشتند، تأسیسش کردند. مسئله تحریم تنباکو یک مسئله سیاسى بود و میرزاى شیرازى- رَحِمَه اللَّه- این معنا را انجام داد. در زمانهاى اخیر هم مدرس، کاشانى، اینها مردم سیاسى بودند و مشغول کار بودند، اما به قدرى قدرت داشت این دست قوى توطئه‏ گر که نمى ‏شد از فکر حتى اهل علم محترم هم بیرون کرد به اینکه نه، مسأله این طور نیست، مسئله حکومت در زمان پیغمبر بوده و سیاست هم بوده در زمان امیر المؤمنین بوده و سیاست هم بوده، و اینکه همه نقل کرده ‏اند و این قدر غدیر را بزرگ کرده‏اند، براى اینکه به ما بفهمانند، تعلیم بدهند به ما که این طورى باید باشد[1].


[1] - صحیفه امام، ج‏20، ص: 111-118

  • دوشنبه ۱۲ خرداد ۹۹

ثبت نام سریع در دوره غدیر شناسی

  • پنجشنبه ۸ خرداد ۹۹

بانک مقالات غدیری

در این صفحه مقالات اندیشمندان مختلف در یک جا جمع آوری شده است که با کلیک روی عناوین دانلود کنید.

این صفحه بروز رسانی می شود...

غدیر خم: ابتکار نبوی در نفی قدرت استیلایی

حماسه غدیر

پیام غدیر

حقیقت غدیر

راه غدیر

آینه‏ داران غدیر

  • سه شنبه ۶ خرداد ۹۹

غدیر؛ اساس اندیشه اسلامی

عبدالعزیز ساچادینا:

استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیای آمریکا گفت: ولایت اساس اندیشه سیاسی اسلام است، اگر غدیر را از تاریخ اسلام حذف کنیم، از قرآن چه باقی خواهد ماند؟

ولایت تدبیر الهی برای استقرار عدالت است/ غدیر؛ اساس اندیشه اسلامیبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، غدیر در سیره ائمه معصومین و در لسان نبی مکرم اسلام از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است به طوری که رسول خدا از آن به عیدالله اکبر یاد کرده اند. برای تبیین جایگاه غدیر و کارکردهای آن با عبدالعزیر ساچادینا استاد دانشگاه ویرجینیا گفتگو کردیم. وی در این گفتگو از ولایت و نبوت به عنوان دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت در اسلام یاد کرد و این دو را راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی خواند. وی معتقد است ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایده‌آل عدالت در زمین است.

عبدالعزیز عبدالحسین ساچادینا اسلام شناس هندی تبار شیعی، استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیای آمریکا و نویسنده مدخل‌هایی مربوط به مهدویت در برخی دایرة‌المعارف‌ها است. او همچنین مشاوره در تدوین قانون اساسی عراق پس از سقوط حکومت بعثی این کشور را در کارنامه خود دارد.

ساچادینا، مدرک دکتری خود را از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته مطالعات اسلامی دریافت کرد. وی از سال ۱۹۷۵ کرسی تدریس در دانشگاه ویرجینیا آمریکا را در اختیار گرفت. ساچادینا در زمینه‌های اسلام شناسی، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام و... تحقیق و تدریس کرده است. مهمترین آثار وی «موعودگرایی در اسلام؛ ایده مهدی در تشیع دوازده امامی»، «جاودانگی شهادت امام حسین(ع)»، «تنها قانونگذار در شیعه دوازده امامی؛ صلاحیت گسترده فقیه در فقه امامی»، «مبانی همزیستی اجتماعی در اسلام»، «حقوق بشر و برخورد فرهنگ‌ها؛ دیدگاه اسلام و غرب در آزادی مذهبی» و «ریشه‌های اسلامی پلورالیزم دموکراتیک» است.

 

ما در اسلام چند واقعه مهم داریم. بعثت، غدیر، عاشورا و ظهور چهار روز مهم که هر کدام نقطه عطف تاریخی است. جایگاه غدیر در این روند تاریخی چیست و چه شأن و مقامی دارد؟

غدیر مثل بعثت برهه‌ای حساس و تعیین کننده در تاریخ اسلام است. در حالی که بعث آغاز ماموریت الهی پیامبر را نشان می‌دهد، غدیر نشان دهنده تداوم این ماموریت است. در هر دو برهه، انتخاب و معرفی رهبر شامل مسائل مهمی مرتبط با رهبری اسلام و ماموریت آتی امت اسلامی است. 

هم نبوت و هم ولایت دو فرایند اصلی و اساسی برای اجرای عدالت و حقانیت در اسلام است و به عنوان اصول و بنیان‌هایی به شمار می‌روند که حادثه بزرگ عاشورا را رقم زدند و راهنمای بشریت برای استقرار حاکمیت قانون و عدالت در جامعه اسلامی به شمار می‌روند. از این رو غدیر هم تداوم مسیر نبوت است و هم در جریان شهادت امام حسین در کربلا به حداعلای خود می‌رسد. غیرممکن است بتوان معنای کربلا را بدون درک معانی و اهداف والای پیامبر و ولایت در اسلام درک کرد.

نظریه امامت و غدیر در تشیع در طول تاریخ چه کارکردهایی را برای شیعیان داشته است؟

بدون فهم دو واقعه مهم تاریخ اسلام، یعنی بعثت و غدیر، غیرممکن است که بتوان شیعه را درک کرد و یا تصوری از شیعه داشت. شیعه در واقع راهی بود که خود را متعهد به چالش کشیدن بی‌عدالتی و اشتباهات نیروهای سیاسی و قبیله‌ای جامعه عربی در قرن هفتم می‌دانست.

بدون تردید ظهور شیعه به عنوان واکنشی مخالف علیه هژمونی وبرتری جویی قبایل عرب بود و در طول تاریخ به عنوان جایگزین مخالف در مقابل سرکوب و ظلم بنی امیه، عباسیان و دیگر نیروهای سیاسی توانست خود را نشان دهد. غدیر در واقع به عنوان نیروی اخلاقی بخشی از مردم خود را نشان داد که معتقد به لزوم صلاحیت برای رهبری امت اسلامی است. این ویژگی در واقع نشان دهنده قدرت منحصر به فرد تعالیم شیعه بود.

اثر باور به غدیر چه تاثیری بر فقه شیعه گذاشت و این مسئله در تفاوت با فقه اهل سنت چگونه قابل توضیح است؟

پویایی و پیشرفت فقه ( فقه تفسیری) مبتنی بر پذیرش و مشروعیت عقل به عنوان ابزاری بسیار مهم برای فهم و کاربرد وحی است. اما عقل خودش به تنهایی نمی‌تواند اهداف و حقایق اصلی را از طریق مطالعه منابع مذهبی و قوانین وحی کشف و بهره‌برداری کند.

از سوی دیگر ولایت با اتکا به صلاحیت و ویژگی لازم برای نقش رهبری بنیانگذاری شد و هیچکدام از اعضای خاندان بنی هاشم صلاحیت لازم را برای برعهده گرفتن رهبری و ولایت نداشتند، اما امام علی به لحاظ مذهبی و ویژگی‌های اخلاقی در میان اطرافیان و پیروان نخستین پیامبر سرآمد بود و او بیشتر مورد توجه پیامبر اسلام برای آموزه‌های دینی در میان امت اسلامی قرار می‌گرفت.

بنابراین غدیر از ابتدا حقانیت و مشروعیت لازم را برای انسان کامل و در واقع برای تبدیل شدن  به شخصیتی اخلاقی و حقوقی در اسلام فراهم آورد. این هسته مرکزی و هدف اصلی فقه بود که اهل بیت به همراهان و افراد هوشیار و بطور کلی جامعه اسلامی آموختند و صلاحیت این آموزه‌ها براساس توجه‌ و دقت عمل در آموزه‌های امامان بود. همچنین مشروعیت این آموزه‌ها با توجه به تلاش برای حفظ شخصیتی قابل توجه برای بسط آموزه‌های دینی و اصول اخلاقی قابل اعتماد برای بهبود شرایط جامعه می‌باشد.

اهل سنت و جماعت برای کشف و بازتولید مسائلی فقهی جدید نیاز به اجماع اندیشمندان دارد، اما مشکل این اجماع آن است که هیچ تضمینی وجود ندارد که جماعت به اشتباه نرود و در واقع از حقیقت دور نشود. تاریخ هم نشان داده که فقهای اهل سنت در مواردی در برابر قوانین و تصمیمات جدیدی که ممکن است با حقایق قرآن هم در تضاد بوده‌، اما سازش کرده‌ و کوتاه آمده‌اند.

آیا مسئله غدیر اساساً امری فلسفی است؟ چه لزومی دارد ما در مورد فلسفه غدیر سخن بگوییم؛ در این صورت به نظر شما چه فلسفه ای در ورای طرح اندیشه غدیر وجود دارد؟

غدیر برای ما بنیان‌های فلسفه تحلیلی را فراهم می‌کند. فرایندی در فلسفه که بر وجود استوار است و این ماهیت دینامیک وجود باید بر شرح فلسفی جامع و فراگیر هر واقعیتی متمرکز باشد و ما در این واقعیت قرار داریم.

حتی اگر ما جهان و خودمان را به عنوان فرایندی در حال تغییر در نظر بگیریم، برخی واقعیت‌ها مثل غدیر، ویژگی‌های پویا برای صلاحیت‌های یک رهبر را به فرد محقق نشان می‌دهند و این بدان معناست که این دینامیک‌ها ما را به بهتر شدن از آن چه امروز هستیم، معطوف می‌کند که البته این مسیر بر حقایقی که ما در مورد ولایت امام علی درک می‌کنیم و راه‌هایی که در علوم معقول تفسیر می‌‍‌‍شود، قرار دارند.

براساس علوم معقول، ولایت بخشی از تدابیر الهی برای آینده بشریت و استقرار ایده‌آل عدالت در زمین است. همچنین براساس علوم الهی، ولایت غدیر به انتظار ظهور مهدی خواهد رسید و حضرت مهدی کسی است که با بدست گرفتن ولایت امام علی حاکمیت عدالت و برابری را در زمین برقرار خواهد کرد.

چه مقاومت هایی در طول تاریخ بر علیه فلسفه غدیر به وجود آمده و با چه هدفی بوده است؟

تاریخ اسلام پر است از کشمکش و تلاش برای استقرار عدالت و برابری در جهان، اگرچه حالا نیازی نیست که به جزئیات این رویدادها بپردازیم. فقط کافی است به این موضوع توجه شود که امت اسلامی غدیر را مورد پذیرش قرار داده است، پس آن چیزی که بعدها به شکل‌گیری جنبش‌های اسلامی و کشمکش‌ها منجر شد، تلاش برای استقرار عدالت و برابری بوده است و تا به امروز هنوز امت اسلامی نتوانسته آن چه را که ولایت امام علی در روز غدیر اعلام کرد، برقرار کند.

جایگاه غدیر در اندیشه سیاسی تشیع چیست؟ بر اساس فلسفه تاریخ شیعی چه غایتی برای این جهان قابل تصور است و چه قرینه هایی در این مورد در قرآن وجود دارد؟

جهان‌بینی که در قرآن به آن توجه شده، براساس ولایت الله است که بر اطاعت و تبعیت بندگان از قدرت و اقتدار خداوند در جهان استوار است. همین ولایت به پیامبر اسلام و سپس در روز غدیر به امام علی تفویض شد. این ولایت اساس اندیشه سیاسی اسلام است که در واقع بنیان اندیشه سیاسی شیعه امامیه نیز به شمار می‌رود. اگر غدیر را از تاریخ اسلام حذف کنیم، پس از قرآن چه باقی خواهد ماند؟ قرآن تنها سند دینی است که ویژگی‌های رهبر واجد شرایط جامعه را بیان کرده است.

در داستان حضرت ابراهیم، خداوند به صراحت اعلام می‌کند که امامت به افراد ظالم نمی‌رسد، حتی اگر در میان خاندان پیامبر باشد. امروزه از قرار معلوم، صحنه سیاست جهانی مشکل فقدان رهبر شایسته را در سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل یا در مجالس پارلمانی و یا در سیستم‌های پادشاهی نشان می‎‌دهد. چه کسی می‌تواند رهبر باشد؟ چه کسی می‌تواند در حقیقت وعده استقرار عدالت را در جهان اعلام کند؟

تحولات جهان می تواند به نوعی منسوخ شدن نظریه هایی مانند پایان تاریخ را نشان دهد، به نظر شما اندیشه غدیر پتانسیل فراگیر شدن در این عالم را دارد و مردم جهان در شرایط کنونی تا چه حد پذیرای این اندیشه هستند؟

چارچوب فکری غدیر بسیار فراگیر و جهانی است و هرکسی با اندک فهمی از سیاست جهان امروز به خوبی می‌تواند مشروعیت برخی مفاهیم بین‌المللی فعلی از جمله حقوق بشر و یا نظم سیاسی کنونی نظام بین‌الملل را زیر سوال ببرد. غدیر نشان می‌دهد که در نهایت بشریت باید با توجه به دیدگاه الهی به رهنمون‌های دینی و الهی برای نظم سیاسی توجه کند. نگاهی به ایدئولوژی‌های سیاسی که در نظام بین‌الملل تا به امروز حضور داشته‌اند نشان می‌دهد که مسیر نهایی این مکاتب به بدبختی و فلاکت جامعه جهانی منجر شده است.

غدیر به وضوح اعلام می‌کند که فقط خدا می‌داند که چه کسی شایستگی برعهده گرفتن امانت الهی یعنی ولایت را خواهد داشت. سازمان ملل در برقراری صلح در جهان شکست خورده است و قدرت‌های بزرگ در حال عرض اندام و در تلاش برای افزایش قدرت خود می‌باشند. پس چه کسی بدنبال عدالت و حقانیت است و چه کسی برای این عدالت تلاش می‌کند؟ بیشتر کشورهای اسلامی در شعارهای خود اعلام می‌کنند که تنها راه حل اسلام است، اما از کجا معلوم که برخی رهبران کشورها و یا سیاستمداران و یا رهبران دینی در سراسر جهان از راه‌حل‌های اعلام شده در قرآن سواستفاده نکنند؟ آیا ما می‌توانیم جهانی بدون اهداف و معانی مرتبط با غدیر را اداره کنیم؟

همه می‌دانند تا زمانی‌که سیاست‌های غیراخلاقی در جهان ادامه داشته باشد، مردم جهان متحمل درد و رنج خواهند بود. لذا پیام غدیر بر رسیدن به سیاستی اخلاق‌مدار و بر بنیان‌های التزام به بهبود شرایط زندگی انسانی است. به ویژه زندگی کسانی که تحت نظام‌های نژادپرستانه، ایدئولوژی‌های سرکوبگر و ساختارهای اقتصادی نامتعادل دچار خسران و رنج می‌باشند. الان باید به پیام غدیر باردیگر اشاره کنیم: فقط یک فرد واجد شرایط می‌تواند ولایت الهی را بدست گیرد.

منبع: مهر

  • سه شنبه ۶ خرداد ۹۹

کالبد، روح و کارکرد غدیر

غدیر پدیده بزرگی برای اسلام و امت اسلامی است. تحلیل این پدیده و عید بزرگ به درستی بر اساس منطق دینی و اسلام چندان انجام نشده است و آنچه ارائه شده بخشی از این پدیده بزرگ است.

می‌توان در تحلیل این پدیده بیان کرد که غدیر دارای سه بخش کالبد، روح و کارکرد است.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی

 

اول: کالبد غدیر

کالبد غدیر همان است که امروز در میان ما مطرح است شامل 1. نمای تاریخی غدیر که از لحظه اقدام تاریخی پیامبر(ص) در غدیر خم شروع می‌شود و امتدادهای تاریخی توجه به غدیر و پدیده‌های تاریخی منبعث از آن را در بر می‌گیرد. ۲. آداب و احکام غدیر 3. شعارهای معطوف به غدیر.

آنچه که نمای بیرونی غدیر است از آن به جسم و کالبد غدیر یاد می‌شود. کالبد غدیر همان نما، ظاهر و قالب بیرونی است که در بستر تاریخ با سه لایه وقایعی، آدابی و شعاری خودنمایی می‌کند.

دوم: روح غدیر

روح غدیر ، جهانی پر از جریان فکری، دریایی مواج از بینش و جهان بینی و مدرسه‌ای با منطقه‌ای ویژه است.

خصایص ویژه‌ای که غدیر دارا است بخشی از روح غدیر را شکل می‌دهد. معنای واقعی امامت، ولایت و عرفان نهفته در غدیر، همه مربوط به روز غدیر است.

غدیر از ارتباط انسان و خدا لطیف‌ترین، آرامش بخش‌ترین و فراگیرترین تعریف را ارائه می‌کند. آیات قرآنی درباره وصایت و امامت به طور عمده به روح غدیر نظر دارد که در ورای کالبد آن است و تا زمانی که تحقق پیدا نکند غدیر جایگاه، معنا و عینیت خود را در جامعه به دست نمی‌آورد.

سوم: کارکردهای غدیر

همان اندازه که روح غدیر بزرگ است کارکردهای غدیر تمام‌نشدنی و بزرگ است. غدیر کارکردهای استثنایی دارد. کارکردهای غدیر در اندازه‌ها و دایره‌های کوچک نمی‌گنجد. کارکردهای غدیر صنفی نیست؛ جالب است که کارکردهای غدیر از دایره معتقدان به غدیر یعنی شیعه فراتر می‌رود و جوامع مختلف را سعی می‌کند زیر پوشش کارکردهای آرامش‌بخش، معنابخش و معنویت‌بخش خود قرار بدهد.

کارکردهای غدیر را می‌توان در سه سطح شیعی، امت اسلامی و سطح جهانی تنظیم کرد. غدیر در قبال شیعه، نقشی بنیان‌ساز اعتقادات‌ساز، اخلاق‌ساز، وحدت‌ساز ، آرمان‌ساز، جامعه‌ساز و سیستم‌ساز دارد.

کارکرد غدیر نسبت به جهان اسلام

غدیر کنترل‌کننده‌ترین و نظم‌بخش‌ترین عنصر در طول تاریخ نسبت به مسلمانان بوده و بیشترین نقش را در انسجام‌بخشی به روابط مسلمانان و ایجاد بسترهای معطوف به وحدت از خود بروز داده است. اگر ما اتباع غدیر در طول تاریخ تلاش بیشتری را به انجام می‌رساندیم تا کارکردهای متنوع، متعدد و به طور کامل وحدت‌آفرین غدیر به جامعه کلان اسلامی سرریز شود(آنگونه که امامان چنین می کردند) می‌توانستیم نقشی زیباتر و کارآمدتر را در حل مشکلات مناسبات در جامعه اسلامی ارائه کنیم و وحدت بین مذاهب را به صورتی شفاف‌تر و با حرکتی آهنگین‌تر، متوازن‌تر و ماناتر به منصه ظهور برسانیم و زیبایی‌های غدیر را در عرصه اجتماع و در امتداد محاسن اهل بیت(ع) خلق کنیم.

ما اتباع غدیر کارکردهای بی چشم داشت غدیری را به جامعه بزرگ جهان اسلامی ـ آنگونه که امامان ارزانی می‌داشتند ـ باید ارزانی بداریم.

غدیر در تفرقه امت نه تنها کوشش نکرده است بلکه بیشترین کوشش برای وحدت، همگرایی و عبور امت از بحران‌های خانمان برانداز از خود بروز داده است. غدیر قوام‌بخش‌ترین عنصر پیدا و پنهان در تاریخ نسبت به جامعه اسلامی چه شیعه و چه سنی بوده است. اگر تحلیل واقع‌گرایانه در این زمینه صورت گیرد به دست می‌آید که رفتارهای امامان به ‌صورت اجتماعی بسترهای تداوم جامعه اسلامی را شکل داده‌اند.

اگر حرکت و کارکردهای غدیر را از تاریخ اسلامی بگیرند امروزه چه بسا تاریخ اسلام وضعیتی پرمخاطره می‌داشت و مسیر تاریخ به سمت‌وسوهای وحشتناک به پیش می‌رفت. غدیر کنترل‌کننده اوضاع و نظم بخش‌ترین عنصر در طول تاریخ نسبت به مسلمانان بوده است.

غدیر از حیث کارکردی در طول تاریخ بسیاری از مسیرها را تعدیل و تصحیح کرده و به امت اسلامی آرامش داده است.

اگر در این زمینه تحقیقی صورت بگیرد این نتیجه حاصل می‌شود که غدیر دارای انعکاس‌های اجتماعی بسیار خوبی در جامعه اسلامی بوده است.

وحدت‌خواهی ویژگی وصف‌ناپذیر غدیر است. با تحلیل محتوا گرایانه نسبت به غدیر و با تحلیل رفتار خط اول غدیر یعنی امامان به دست می‌آید که محال است غدیر این وصف را از خود دور کند چه برسد که عامل تفرقه شود. غدیر نسبت به جامعه بشری هوشمندانه در قرن‌های اولیه بنای انسانی فراگیر را پی گرفته است.

غدیر به سمت ترویج آزادیخواهی مانند محکوم‌سازی حمله به مظلوم و عبور از خط قرمزهای انسانی حرف‌های بسیار و عمیق دارد. غدیر سه سطح اجتماعی جامعه شیعی جامعه اسلامی جامعه بشری را درمی‌نوردد. بر این اساس محصور کردن غدیراز نظر کارکردی در فضای شیعی خلاف توانایی‌ها و فلسفه غدیر است و حتی محصور کردن پیام‌های آن در جامعه اسلامی حرکتی برخلاف عمق فلسفه نهفته در غدیر است.

کسانی که تنها به کالبد غدیر توجه می‌کنند و به امور ظاهری و قالبی غدیر توجه دارند ولی از روح و کارکردهای غدیر غافل هستند آنها لاجرم کارشان به محصورسازی و زندانی‌سازی غدیر در فضاهای تنگ محیطی و جغرافیایی و صنفی می‌رسد.

حتی برخی اوقات نقش منفی کاذب که با غدیر و فلسفه آن سازگار نیست به غدیر می‌دهند. کسانی که از غدیر اسباب و زمینه‌های تفرقه بین امت را فراهم می‌کنند در حقیقت در برابر غدیر ایستاده‌اند و آنها نقششان نسبت به غدیر و کارکردهای غدیر شکننده، خطرناک و بسیار تأسف‌بار است در حالی که باید در نظر داشت غدیرآمده تا ارزش افزوده ایجاد کند.

لازم است در سه مسیر شناخت قالب‌ها، منطق حاکم در غدیر و روح نهفته در آن و کارکردهای غدیر فعالیت کرد. کارکردهای غدیر باید در قالب‌های تاریخی، وصفی، توصیفی، هنجاری و نظریه‌ای بر اساس روح حاکم بر غدیر و فرآورده‌های حاصل از مطالعات توصیفی نسبت به غدیر مشاهده شود.

منبع: فارس

  • سه شنبه ۶ خرداد ۹۹

غدیر پشتوانه فرهنگی- اخلاقی ما

غدیر پشتوانه فرهنگی- اخلاقی ما

مهراب صادق‌نیا

عید غدیر، به عنوان یک روز خاصّ در تقویم دینی ما که همه‌ساله با شکوهی فراوان که همواره رو به فزونی است گرامی داشته می‌شود، حکایت دیگری دارد. این روز مجموعه‌ای از کنش‌های فردی و گروهی را تولید کرده و نیز شماری از مناسبات را ایجاد کرده است که شایسته است در نگاهی جامعه‌شناختی مطالعه شوند.

تردیدی در این نیست که غدیر، دست‌کم، برای بخش عظیمی از مسلمانان بزرگترین عید دینی به شمار می‌آید. روزی فرخنده که همواره در تقویم دینی ما از درخشندگی فروانی برخوردار است و جامعه‌ی ما را سرشار از احساس شادمانی و سرور مقدس می‌کند. حکایت این روزهای کوچه‌های شهرهای ما، چراغانی مردم‌خیزی است که از دلدادگی عمیق آنان به این روز و معنای تاریخی و اعتقادی آن روایت می‌کند. شکوه این روز همواره دستمایه شعر و ادبیات و هنر و نیز پژوهش‌های علمی، دینی، عرفانی و فلسفی نیز بوده است. این را حجم انبوده آثار و نوشته‌هایی که در این زمینه وجود دارد به خوبی نشان می‌هد. ادبیات فربه غذیر تا بدان پایه است که به سختی می‌توان سخنی نو گفت و صفحه‌ای نو نوشت.
با این حال، این بدان بدان معنا نیست که جامعه‌ی دینی ما توانسته است به شایستگی از این داشته‌ی ارزشمند خود، برای رسیدن به کمال اخلاقی و معنوی خود بهره بگیرد. بلکه برعکس، گاهی از توان عمیق و کارکرد سترگ این روز برای افزایش چگالی اخلاقی جامعه و نیز گرایش به به‌باشی رفتاری و به دنبال آن انسجام اجتماعی چشم برگرفته شده است. توجه فروان به بعد تاریخی این روز و چشم بستن بر ابعاد فرهنگی اجتماعی آن سبب شده است که گاه در ارزش‌های غیرتاریخی غدیر تردید شود. در این چند سطر که از پیشگاه چشمان شما خواهد گذشت، نویسنده مایل است به نقشی که عید غذیر می‌تواند در افزایش تراکم اخلاقی جامعه ایفا کند بپردازد. امید که این سرمایه باشکوه به انسجام اجتماعی جامعه‌ی ما کمک کند.


غدیر (صرفاً) یک روز در تاریخ نیست
جامعه‌شناسان تاریخی معتقدند مهم‌ترین فایده‌ی مطالعات اجتماعی رخدادهای تاریخی، کمک به فهم بهتر جهان امروز و بهبود آن است[1]. و نیز تاریخ‌پژوهان در اهمیت و کارکرد بررسی‌های تاریخی می‌گویند.
غدیر را گاه می توان یک واقعه‌ی تاریخی که در یک روز مشخص از سالی معیّن اتفاق افتاده است در نظر گرفت و گاه می توان آن را به عنوان یک روز مکرّر در تقویمی ملی و دینی به شمار آورد. غدیر در معنای نخست و به عنوان یک واقعه‌ درگذشته، از دیرباز با رویکردهای مختلف تاریخی مطالعه شده است. این حقیقتی است که ادبیات انبوه بررسی های دانشمندان شیعه و سنی آن را تأیید می‌کند. اما عید غدیر، به عنوان یک روز خاصّ در تقویم دینی ما که همه‌ساله با شکوهی فراوان که همواره رو به فزونی است گرامی داشته می‌شود، حکایت دیگری دارد. این روز مجموعه‌ای از کنش‌های فردی و گروهی را تولید کرده و نیز شماری از مناسبات را ایجاد کرده است که شایسته است در نگاهی جامعه‌شناختی مطالعه شوند.
در آستانه‌ی این روز با شکوه، مردم کوچه و خیابان و نیز مساجد و هیئت‌ها، (گاه) بی‌توجه به بعد تاریخی این روز، خود را برای برگزاری آئین‌های ویژه‌ی این روز آماده‌ می‌‌کنند. چراغانی‌ها، آذین‌بندی‌ها، مدیحه‌خوانی‌ها، گرد هم آمدن‌ها، شادباش گفتن‌ها، آشتی‌کردن‌ها و وصل‌های پس از هجر، دید و بازدیدها، و … مجموعه‌ای از کنش‌هایی است که مردم جامعه‌ی ما در آستانه‌ی این روز انجام می‌دهند. این اتفاقات تاریخی نیستند؛ اینها رویّه‌هایی فرهنگی اند که کارکردهای فرهنگی و اجتماعی خاص خود را دارند و می‌توانند به به‌باشی وضعیت اخلاقی و اجتماعی ما کمک کنند. بی تردید این بعد از غدیر، موضوعی قابل مطالعه برای جامعه‌شناسان به شمار می‌آیند.


خوانشی دُرکیمی از غدیر
معروفترین دیدگاه درکیم، جامعه شناس کارکردگرای[2] فرانسوی، این است که آیین‏های مذهبی از طریق تحمیل انضباط بر نفس و قدرت خویشتن‏داری، انسان‏ها را برای زندگی اجتماعی آماده می‏سازد[3] و بدینوسیله فرآیند "اجتماعی شدن[4]" آنان کامل می‌گردد. در این رویکرد تشریفات مذهبی مردم را گرد هم می‏آورد و پیوندهای مشترکشان را دوباره تصدیق می‏کند و در نتیجه، همبستگی اجتماعی را تحکیم می‏بخشد[5]. کارکردگرایان معتقدند که اجرای آئین‌های مذهبی پس‌داشته‌های (میراث) اجتماعی گروه را پایداری بخشیده و همواره زنده نگه می‌دارد. و بدینوسیله ارزش‏های پایدار آن را به نسل‏های آینده انتقال می‏دهد. در نهایت، مهم‌ترین کارکردهای آئین‌های دینی آن است که با برانگیختن احساس خوشبختی در مؤمنان و احساس اطمینان به حقانیت ضروری جهان ازش‌های اخلاقی، که خود جزئی از آنند، با احساس ناکامی و فقدان ایمان در آن‏ها مقابله می‏کند و به افزایش حس اخلاق دوستی گرایش به به‌باشی اخلاقی آنان کمک می‌کند.
بر اساس این دیدگاه، آئین‌های دینی می‌توانند کارکردی مؤثر در زمینه‌ی پایایی نظام اخلاقی جامعه داشته باشند. توجه به این آئین‌ها و تلاش برای هر چه باشکوه‌تر برگزار شدن آنها در واقع تلاشی است برای پایداری هر چه بیشتر اخلاق و تقویت توافق گروهی بر ارزش‌های اخلاقی. آئین‌ی دینی در حقیقت دامنه‌ی نفوذ معتقدات اخلاقی جمعی را تقویت کرده و شعور جمعی[6] را چنان بیدار می‌کند که افراد را در برابر ارزش‌های اخلاقی جامعه اطاعت‌پذیرتر می‌کند. گردهم‌آیی افراد گروه در آئین‌های مذهبی همواره به وزنه‌ی بازدارندگی اجتماعی خواهد افزود و انضباط را افزایش خواهد داد.
اگر روز عید غدیر را اینگونه ببینیم، آنگاه به نگاهی متفاوت و تا اندازه‌ای غیر تاریخی باستان‌شناسانه به غدیر خواهیم دست خواهیم زد. از دیرباز در فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان، عید غدیر پاس داشته می‌شده است و آئین‌های شکوهمندی برگزار می‌شده است. دید و بازدید، عیدی دادن و ستاندن، دیدار با سادات، نظافت، برگزاری آئین های ازدواج، برگزاری مجالس مذهبی، کنارگذاشتن کدورتها، ابراز شادمانی، و … از جمله آئین هایی هستند که در این روز برگزار می شوند. در کنار آنها، این روز فرصتی شادمانه برای گِرد هم آمدن و انجام رفتار مشترک بوجود می‌آورد. بی تردید این آئین‌ها برای جامعه‌ی ما کارکردهای مثبتی به همراه دارد. کارکردهایی که در نهایت به حفظ انسجام اجتماعی و افزایش توافق عمومی بر ارزش های اخلاقی خواهد انجامید.


کارکردهای فرهنگی و اجتماعی غدیر


این کوته نوشته بنا ندارد که همه‌ی کارکردهای غدیر را بازگوید. ولی به اجمال می تواند به این موارد اشاره کند:


۱. گردهم آوردن مردم در زمانی مشخص و حفظ شبکه‌ی ارتباطی و همکاری آنها ، یکی از مهم ترین کارکردهای مراسم آیینی غدیر به شمار می آید. این رخداد در نهایت به یکپارچه سازی جامعه و اعتبار بخشی به نظم موجود و در نهایت، ثبات اجتماعی کمک می‌کند. بویژه آن که یکی از آداب معروف این روز برقرار پیوندها اخوّت است. این پیمان سبب می شود که افراد جامعه در یکی از عمیق‌ترین و نیز مؤثرترین پیوندهای گروهی قرار گیرند و از دو فرد بیگانه به برادر تبدیل گردند. روشن است که این پدیده سبب افزایش چسب اجتماعی شده و گرایش افراد را به گروه دینی و اجتماعی خود افزایش می دهد.
۲. حضور مردم در این آئین موجب فراهم آوردن زمینه تقویت و تأیید دوباره پایبندی جامعه به یک رشته ارزش ها و باورداشت های خاص که ممکن است فراموش و یا کم رنگ شده باشند، خواهد شد. البته غدیر، خود، از مجموعه ای از ارزش‌های متعالی دینی و اخلاقی برخاسته است، آنقدر که در ادبیات دینی اکمال دین خوانده می‌شود، و تکریم غدیر، خود به خود، تکریم آن ارزشهاست؛ با این همه آئین های عیدانه‌ی این روز به تقویت و تأکید دوباره بر ارزش های اجتماعی می انجامد.
۳. گرد هم آمدن ها و برپایی مجالس شادی برای غدیر به حمایت های روانی و کاهش اضطراب ، ترس و دلهره در میان اعضای جامعه شیعی خواهد انجامید. افراد جامعه با مشاهده ی عواطف مشترک همدیگر به وجود عینی و واقعی خود و نیز اهمیت نقش خود پی خواهند برد.
۴. تعمیق توافق های جمعی که حاصل شرکت در مجالس عمومی و گروهی است، در نهایت به کاهش کشمکش های اجتماعی در بین اعضای جامعه خواهد انجامید.
۵. آئین های عید غدیر به تحکیم نظارت اجتماعی بر رفتار افراد گروه خواهد انجامید و در نهایت به تقویت دگر کنترلی منجر خواهد شد.
۶. انتقال غیر مستقیم ارزش ها و آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر در جریان برگزاری آئین ها از دیگر کارکردهای آئین های دینی غدیر است.
۷. یکی دیگر از کارکردهای بسیار مهم مراسم آیینی عموماً و آئین غدیر به صورت خاص، ایجاد تعادل اخلاقی در سطح جامعه است. چه بسیار دشواری ها گسست های اجتماعی که به وسیله ی شرکت در آئین های دینی برطرف شده و به انسجام و تعادل اجتماعی انجامیده است.

 


[1]- ANNA GREEN and KATEHLEEN TROUP, The houses of history, manchester university, Press, ۱۹۹۹, p.۱۱۰-۱۲۰.

[2] - Functionalist

[3] - همیلتون، ملکم، جامعه‌شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص. ۱۳۹

[4] - Socialization

[5] - گیدنز، آنتونی ، جامعه‏شناسی، ترجمه منصور صبوری،ص ۴۹۲

[6] - Conscience collective

  • سه شنبه ۶ خرداد ۹۹