به تذکرات دیده بان همه گوش بدهیم. رهبر معظم انقلاب دیده بان امت اسلامی است. دیده بان تمام سختیها را به جان خودش میخرد. جلوتر از خط مقدم واقع میشود. رصد دقیق میکند. با چشم بصیر و بینای خودش حرکات دشمن را زیر نظر میگیرد. عِده و عُده دشمن را رصد میکند و بعد بیان میکند و خبر به آن عقبه توپخانه میدهد که توپخانه با توجه به گفتة او و گرایی که او از دشمن میدهد توپخانه عمل کند. حالا اگر توپچی که در جایگاه خودش نشسته حرفهایی را که دیده بان میزند را به میل خودش تفسیر کند, او گفته در سمت چند درجه و در برد چند درجه این دستگاه را بچرخان ولی او برعکس بچرخاند، کمتر یا زیادتر بچرخاند، گلوله توپ جای دیگری میخورد. خمپاره جای دیگری اصابت میکند.
همه ما موظفیم به حرف دیده بان گوش بدهیم. نکند خدای نکرده به میل خودمان هر طور دلمان خواست سخنان رهبری را تفسیر کنیم. مولای ما امیرالمؤمنین سلام الله علیه در آن زمانی که در بین مردم واقع شد وضعیتی به وجود آمد که حضرت تنها ماند. تنهایی امیرالمومنین را بخوانید. چقدر سنگین بود. حضرت می آمد برای مردم خطبه میخواند « أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی» رأی من را فاسد کردید. نظر من را از بین بردید. «لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاع» کسی که اطاعت نشود رأی و نظر او نظر نیست و بعد تنها میماند «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ» ای مرد چهره ها که مرد نیستید. حضرت به جایی میرسید که اینگونه سخن میگفت. خطبه شقشقیه را مطالعه کنید.
من چند شب قبل برای دوستان در درس اخلاق این را اشاره کردم. یک وقتی هوا گرد و خاک میشود یک شن کوچکی بین چشم شما و پلک شما فاصله می اندازد. این چشم چقدر اذیت میشود! به خاطر یک غبار کوچک. نه پلکت را میتوانی ببندی نه میتوانی باز کنی. و اشک از چشمت می آید یا باید بشویید یا به پزشک مراجعه کنید .شما فکر کنید یک خار, خاری که پاره کننده عضو ضعیفی مثل چشم است، حضرت میگوید ۲۵ سال در چشم من خار بود. در گلوی من استخوان بود. کار کمی نبود. اگر گوش به حرف دیده بان ندهیم به تعبیر امیرالمومنین زیر چکمه دشمن باید از خواب بیدار شویم . نکند مسیری را طی کنیم که مرضی خدای تعالی نباشد و در مقابل شهدای انقلاب عندالله سرافکنده و روسیاه باشیم
.بیانات در خطبه های نمازجمعه 14/12/94
