امام خمینی قد س ره:
کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه عبودیت ها بریده است، جز انبیاء عظام و اولیاء معظم که علی (ع) آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به تمدن و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی ابن ابیطالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم.
و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح او، برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها بوجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند.
هان! فیلسوفان و حکمت اندوزان، بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضاء کنند به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله:
(مع کل شی لا بمقارنه و غیر کل شی لا بمزایله)
و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلام الله است که در سوره حدید است و برای متفکران آخر زمان آمده است (و هو معکم اینما کنتم)[1].
[1] - صحیفه نور جلد 14 صفحه 225
پروفسور هانری کربن، محقق، فیلسوف و شرقشناس معروف فرانسوی
وی درباره نهجالبلاغه این طور بیان میکند: بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام(ص)، نهجالبلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت به طور کلی، این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیع محدود نیست، بلکه تفکر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد. از اینرو باید نهجالبلاغه را از مهمترین سرچشمههایی به شمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند[1].
جرج جرداق، نویسنده و ادیب
وی که به اعتراف خود بیش از ۲۰۰ بار کتاب نهجالبلاغه را خوانده و در آن اندیشیده است، در مجموعه شش جلدی که در وصف امیرالمومنین(ع) به نام «الامام علی، صوت العدالة الانسانیة» به رشته تحریر درآورده، مینویسد: آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهجالبلاغه رفتهاید؟ نهجالبلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی- هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت. سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت.
سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان، چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند، همچنان که حرارت با آتش و نور با خورشید و هوا با هوا یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، همچون موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفته باشد، نمیتواند به شمار آید.
نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا و پارهای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: بیانی است فروتر از کلام خداوند و فراتر از گفتار بشری[2] .
کرنیکو، استاد انگلیسی ادبیات در دانشگاه علیگر هند
وی میگوید: قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهجالبلاغه؛ آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ(یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد[3]؟
استاد امین نخله، اندیشمند و روزنامهنگار لبنانی
وی در جواب شخصی که از او خواسته بود تا یکصد جمله از نهجالبلاغه را برایش انتخاب کند، مینویسد: به خدا قسم نمیدانم که چگونه از میان صدها کلمه گهربار،صد کلمه آن را انتخاب کنم! من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجزم، زیرا این کار درست به این میماند که دانه یاقوتی را از کنار دانههای دیگر بردارم. به هر حال، این کار را کردم، در حالی که دستم یاقوتهای درخشنده را زیر و رو میکرد و چشمانم از پرتو نور آنها خیره میشد. نمیتوانی باور کنی که به علت تحیر و سرگردانی که در انتخاب هر یک از این کلمهها داشتم، با چه مشکلی هر کلمهای را از این معدن بلاغت بیرون آوردم[4].
وی در جای دیگر تاکید میکند: هر گاه کسی بخواهد بیماری نفس خود را درمان کند، باید به گفتار امام در نهجالبلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد[5].
آئین افتتاح طرح «یکشنبههای علوی وفاطمی» با حضور آیتالله حسینی همدانی نماینده ولیفقیه در استان البرز و امامجمعه کرج، مسئولان استانی و اقشار مختلف مردم در مسجد صاحبالزمان (عج) کرج برگزار شد.
از جمله برنامه های طرح کلان یکشنبه های علوی و فاطمی ، نهجالبلاغه خوانی در روزهای یکشنبه بعد از نماز عشاء است.
در این طرح نمازگزاران بعد نماز به جای یک صفحه قرآن خوانی، به خوانش نهج البلاغه می پردازند. امام مسجد و یا مسئول حلقه نهج البلاغه خوانی، جلسه را مدیریت می کند و همه حاضرین به مدت 20 دقیقه به خواندن ترجمه نهج البلاغه می پردازند.
این طرح به منظور ارتقای آگاهی های علمی و فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی و اعتقادی مردم با محوریت نهج البلاغه است.
طرح یاد شده با همکاری بنیاد بین المللی غدیر استان البرز و سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری کرج و سازمان تبلیغات اسلامی و امور مساجد استان و نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی استان البرز برگزار می گردد.